بعضی از حقوق شهروندی بهائیان
حق کسب و کار و تجارت
شهروندان نبايد به خريد و فروش تنباکو و امثال آن بپردازند. همچنين نبايد با اهالي خراسان تجارت و معامله نمايند! و يا هر چيزي که از سوي خراسان حمل مي شود!
او می نویسد: « و نهي شده از تنباکو و اشباه آن و آن چه که از سمت خراسان حمل مي شود. » (بيان فارسي ص322)
ضمنا شهروندان جق ندارند عناصر اربعه (آب و خاک و آتش و هوا) را خريد و فروش نمايند که اگر اقدام به خريد و فروش آن ها نمايند،کارحرامي را مرتکب شده اند!
« ثم الحادي من بعد العشر لا تبيعون عناصر الرباع و لا تشترون» (بيان عربي ص43)هفتم: حق داشتن عبادت گاه
شهروندان غير بابي حق داشتن هيچ عبادت گاه، زيارت گاه و بقعه مخصوص به خود را ندارند و بايد تمام اين بقعه ها و عبادت گاهها توسط ظهور بعد تخريب شود!! (کتاب بيان فارسي ص135)
افتضاح آئين باب در اعطاي حقوق شهروندي به حدي واضح و آشکار است که «عبدالبهاء» هم به آن اذعان نموده و زشتي آن را تاييد کرده است!
او در کتاب مکاتيب جلد2 صفحه266 می گوید: «در يوم ظهور حضرت اعلي (ميرزاعلي محمد) منطوق بيان عبارت بود از ضرب اعناق (گردن زدن غير بابي ها)حرق کتب (سوزاندن کتاب ها) و اوراق و هدم بقاء و قتل عام الا من امن و صدق (غير بابيان) بود»!!
نکته بسيار مهم:
بهائي ها نمي توانند بگويند ما ربطي به باب نداريم و ديني مستقل از او هستيم! هرموقع خواستند چنين چيزي بگویند بخاطر آورند که از نظر آن ها باب يک دين آسماني بوده که بهاءالله هم حدود سي سال به آن ايمان داشته و کتاب ايقان را در اثبات آن نوشته و به آن عمل مي نموده است. تصور کنيد اگر چنان چه فقط يک روز اين آئين حاکميت مي يافت وضعيت دنيا چه مي شد:
1- همه غير بابي ها قتل عام مي شدند.
2- همه کتاب ها سوزانده مي شد.
3- همه عبادت گاه ها تخريب مي گرديد.
4- خلاصه امروز در روي زمين کسي جز بابي وجود نداشت!
ضمنا براي بهائيان، باب آن قدر مهم است که آرزوي آنان زيارت قبر اوست !
به ياد بياورند براي چه به زيارت قبر او در اسرائيل مي روند و قبر او زيارت گاه درجه يک آنان است؟!
و نيز در وجود ارتباط تنگاتنگ آئين باب و بهائيت همين بس که حج بهائيان بدون زيارت خانه او در شيراز و قبر او در اسرائيل که به شکل زيبائي آن را درست کرده و کلي به آن مي بالند، ناقص است.
نظرات شما عزیزان:
|