قرار است این فیلم طنز مستندگونه هفته آینده نمایش داده شود. سازندگان این فیلم از فعالان رسانهای هوادار دولت و از منتقدان ساخت مستند «من روحانی هستم» علیه رئیسجمهور هستند. این در حالی است که سازندگان اصلی این مستند پیشتر تائید کرده بودند که قسمتهاي ۲ و ۳ «من روحانی هستم» نیز در راه است. علی رغم اینکه مسئولان وزارت ارشاد بارها اعلام کردند که نه موسسه «شفق» و نه « سفیر فیلم »، هیچکدام تا کنون مجوز فعالیت دریافت نکرده و قسمت اول این مستند نیز بدون مجوز ساخت و توزیع است، تاکنون هیچ برخوردی با سازندگان واقعی این مجموعه سه قسمتی صورت نگرفته است.
آنطور که خبرنگار ما کسب اطلاع کرده است، کارگردان فیلم طنز « ن روحانی هستم ۲» فردي است كه بیشتر به خاطر ابداع شیوه داستاننویسی «بومرنگ» و همچنین انتشار شوخیهای خبری بزرگ شناخته میشود. شایعهٔ کجشدن برج میلاد که او اسفندماه ۱۳۸۳ خورشیدی آن را منتشر کرد، بهعنوان معروفترین دروغ اول آوریل در ایران مطرح است. این در حالی است که علی رغم گذشت چند هفته از انتشار و توزیع مستند «من روحانی هستم ۱»، همچنان هویت واقعی کارگردان آن در هاله ای از ابهام است.
پیشتر رسانههاي نزدیک به جریان منتقد و مخالف دولت نام این کارگردان را «معصومه نبوی» عنوان کرده بودند. با این حال مسئولان موسسههاي بدون مجوز «شفق» و «سفیر فیلم» در کنفرانس خبری خود در خبرگزاری نسیم تائید کردند که این یک نام مستعار است. در همان روز روزنامه اعتماد در مطلبی گمانه زنی کرد که احتمال دارد نام واقعی کارگردان این فیلم «منصوره اخوان» باشد. با این حال حتی رسانه ها و چهرههاي اصولگرا نیز بر ارتباط پشت پرده سازندگان این فیلم با جبهه پایداری و ستاد انتخاباتی سعید جلیلی تاکید دارند. هر چند سازندگان «من روحانی هستم» زمانی را برای اکران و انتشار قسمتهاي دوم و سوم این فیلم تعیین نکرده اند، اما بر اساس برخی اخبار کسب شده احتمالا مستند طنز «من روحانی هستم ۲» به کارگردانی فرورتیش هفته آینده در دانشگاه آزاد تهران رو نمایی خواهد شد.
در همين حال، رئیس مرکز پژوهش های مجلس ضمن آنکه معتقد است که سازندگان فیلم مستند « من روحانی هستم » روابط گسترده ای در برخی حلقه های قدرت دارند ابراز نگرانی ميکند که باید بررسی شود «چطور یک مجموعه ميتواند بدون داشتن مجوز اینگونه فعالیت کند و فضای سیاسی کشور را به این راحتی به هم بریزد».
حالا کاظم جلالی در گفت و گو با پیام نو با اشاره به اینکه «من به دلیل حساسیت هایی که ایجاد شد، فیلم را با دقت زیاد دیدم» ميگوید: «در این شکی نیست که گروه سازندگان از یک آرشیو قوی برخوردار بودند و اینکه چطور آنها به این آرشیوها دسترسی داشتند را من اصلا در جریان نیستم و البته مهم است که این قضیه مشخص شود».
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در ارزیابی اهداف این مستند ادامه ميدهد: «این فیلم همزمان چند هدف را دنبال ميکند. هدف اول این است که به مخاطب القا بکند در اصل پایان یافتن جنگ یک شکل توطئه آمزی داشت و کسانی مثل آقای روحانی و هاشمی در این توطئه نقش داشتند و اطلاعات غلطی را برای پیشبرد کار خود ارائه کرده بودند. این یک پیام این فیلم است». وی با بیان اینکه در این فیلم در خصوص مضوع پایان جنگ «سخنان آقای روحانی و آقای رضایی هم مقابل هم قرار ميگیرد» ادامه ميدهد: «این در حالی است که صحبت های این دو بریده بریده است و معلوم نیست که حرف های آنها چه قبل و بعدی داشته است. مثلا آقای روحانی ميگوید ما جلسه عقلا داشتیم و یا برای خاتمه جنگ تلاش ميکردیم، اما معلوم نیست که در ادامه چه ميگوید و چه توضیحات تکمیلی ارائه ميکند. بلافاصله یک سری تائیدات هم از اقای رضایی ميگیرند که معلوم نیست آن تائیدات هم در چه فضایی گرفته شده اندو قبل و بعد از آن چه سخنانی در کار بوده است».
کاظم جلالی با اشاره به قسمت های دیگر فیلم ميگوید: «نکته بعدی این است که قصه مک فارلین در زمان خودش در سال ۶۵ به عنوان پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی مطرح شد و در همان سال ما دانشجو بودیم و یادم است که آقای هاشمی در مقابل لانه جاسوسی سخرانی کرد و از این موضوع به عنوان پیروزی بزرگ یاد کردند. به هر حال همان زمان ما مواضع حضرات امام و رویکردهای خیلی از یان دوستانی که اکنون طلبکار شده اند را هم به یاد داریم و اینکه چیزی نمی گوییم به آن معنی نیست که تاریخ را فراموش کرده ایم». نماینده شاهرود ادامه ميدهد: «این قصه مک فارلین هم در فیلم طوری نشان داده ميشود که گویا حضرت امام (ره) یک طرف بودند و دیگران هم در مقام امام قرار داشتند و ميخواستند هر جور شده با آمریکا رابطه بگیرند. یعنی یک شکل مافیایی به ماجرای مک فارلین ميدهند، در حالی که تا حالا هیچوقت این بحث ها نبوده و همه فکر ميکردند ماجرای مک فارلین یک موضوع شفاف بوده است».
جلالی همچنین ميگوید: «موضوع سومی که مطرح ميشود مساله مذاکرات سعد آباد است که پیام فیلم اینگونه است در این مذاکرات یک عده ای به دنبال خفت و خاری جمهوری اسلامی ایران بودند و در مرکز این پیام هم شخص رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را قرار داده اند». ارزیابی جلالی از هدف فیلمسازان از نوع روایت داستان زندگی سیاسی حسن روحانی این است که «این فیلم ميخواهد مخاطب حزب اللهی و انقلابی را از آقای روحانی جدا بکند و با این سه محوری که گفتم در صدد رسیدن به این هدف است. اما از آن طرف در ماجرای ۲۳ تیر و موضوعاتی مثل تقویت بسیج و حجاب و عفاف و جریان نخست وزیری آقای مهندس موسوی ميخواهد به هواداران اصلاح طلب آقای روحانی القا کند که انتخاب شما اشتباه بوده و ایشان از جنس دیگری است».
او درباره فصل پایانی و نتیجه گیری فیلم برای مخاطب توضیح ميدهد: «مطلب مهم این است که فیلم با نشان دادن یک صحنه تاریک که به گمانم سیاه رنگ بود، به پایان ميرسد وکه در ان به ریاست جمهوری آقای روحانی اشاره ميشود. یعنی اینکه هر دو طیف مخاطب مواظب باشند که در چهار سال آینده با چه پدیده ای مواجهه خواهند شد و اقای روحانی در واقعیت سیاسی خود چه شخصی است».
کاظم جلالی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه نباید از کنار مجموعه سازنده این فیلم و اهداف انها به سادگی گذشت ميگوید: «ریشه ساخت این فیلم را باید در سند سازی ها و اتهام زنی هایی دید که در سال های گذشته رواج یافت و این گروه ها طوری رفتار ميکنند که به قول خود اقای رئیس جمهور شناسنامه آنها هم مشخص نباشد. من از این جهت که دوست ندارم کسی بی دلیل خودم را متهم کند، کسی و یا گروهی را مشخصا متهم نمی کنم، اما شکل ارائه این فیلم و اینکه یک مجموعه بدون مجوز ميتواند به این راحتی کار کند و شخص رئیس جمهور را تخریب کند جای نگرانی دارد. اینهاست که شائبه وصل بودن این گروه به برخی هسته های قدرت را شدیدا تقویت ميکند».
جلالی با اشاره به این موضوع که احتمالا انتشار قسمت های دو و سوم این فیلم ميتواند تبعات بسیار بدی به همراه داشته باشد ميگوید: «بی شک دستگاه های مسئول باید این مساله را بررسی کنند که خارج از بحث محتوای این فیلم چطور یک مجموعه ميتواند بدون داشتن مجوز اینگونه فعالیت کند و فضای سیاسی کشور را به این راحتی به هم بریزد. قطعا چنین وضعیتی به نفع نظام سیاسی ما نخواهد بود و باید سریعتر به این وضعیت خاتمه داده شود».
نظرات شما عزیزان:
|