"
عماریون"- سید مختار موسوی/ نهضت امام خمینی(ره)، در کل یک مأموریت توحیدی بوده ، که از همان ابتدا ، متبایناً بر اساس یک ایدئولوژی و جهان بینی توحیدی و بر محوریت سیره رسول مکرم اسلام(ص) و منطبق بر آیین اهل بیت عصمت وطهارت(سلام الله علیهما اجمعین) از جمله با الگو برداری والهام گرفتن از روش و منش حکومت داری مولا علی(علیه السلام) به منظور احیای اسلام ناب محمدی (ص) وترویج وتبلیغ وتثبیت آن در سطح جهان، با مخاطب قرار دادن جهانیان ، پایه گذاری و برنامه ریزی و پیگیری شده است .
این قیام عظیم که متأثر از نهضت عاشورا و هم رنگ و هم جنس با قیام امام حسین (ع ) بوده است جایی برای دنیا و دنیاگرایی و ریاست طلبی و صدارت خواهی در آن وجود نداشته و ندارد.
نهضت عاشورا و قیام آقا اباعبدالله الحسین بر خلاف خیلی از باورها و بر خلاف ظواهر، با صلح برادر بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) متجانس و در فعل و نتیجه مشترک و در هدف یکسان و برابر بوده اند.
هم چنان که صلح امام حسن (ع) برای حفظ اسلام ناب و جلوگیری از هرگونه دخل و تصرف نامشروع در احکام اسلام و پیشگیری از جعل و تحریف اسلام ناب و ممانعت از قلب حقیقت و از همه مهمتر برای جلوگیری از افتادن اسلام و سرنوشت مسلمانان ، بدست نااهلان و نابخردان و منافقین اسلام ستیز تحقق یافته است؛ قیام امام حسین (ع) و خلق واقعة کربلا نیز هدفی جز حفظ اسلام ناب محمدی نداشته است .
وقتی منشاء و سرچشمه و مولّد نهضت امام خمینی(ره)، هدفی جز حفظ دین رسول الله (ص) و تداوم آئین و سنتهای آن رسول مختار و پیروی از آئین و سنت عترت مطهر او نداشته است بدیهی است که مولود و محصول این سرچشمه و شجره طیبه نیز، باید با اصل خویش مشابهت داشته و بلا قید و شرط از آن، متابعت و مطاوعت نماید .
بدینسان انقلاب عظیم اسلامی حضرت امام(ره) که در تداوم نهضت عاشورای حسینی خلق گردیده و انشاء الله قرار است، مطابق با میثاق خالق آن با خالق و جاعل جهان هستی و برابر عهد و پیمان ما با صانع این صنع عظیم و مقدس، این انقلاب به صاحب اصلی اش، حضرت بقیه الله الاعظم(ارواحناه فدا) تحویل گردد و این دو انقلاب به هم متصل شوند، تحت هر شرایطی نباید از اصل خویش منتزع و از راه حق، که راه بنیانگذار و معمار کبیر انقلاب اسلامی است، منحرف شود.
بنابراین نتیجه می گیریم که انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب مادی یا انقلاب قدرت یا انقلاب خواص و یا انقلاب احزاب و سیاسی نبوده است؛ که حالا بخواهد حول محور چنین مسائلی برنامه ریزی نماید و اهداف و خواسته های مادیون و قدرت طلبان و احزاب و سیاسیون و خواص را تأمین و محقق گرداند.
انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب دینی با اهداف قرآنی و منطبق با اصول بنیادین و محکمات اسلام ناب محمدی (ص) بوده که به منظور احیاء اسلام ناب و تشکیل حکومت اسلامی و اینکه همه چیز ایران صبغة اسلامی و توحیدی بخود بگیرد، محقق گردیده؛ و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، با رأی (نود و هشت ممیز دو دهم) 2/98 درصدی ملت مسلمان ایران، مؤید این واقعیت است که، ملت بزرگ و اندیشمند ایران نیز به خاطر اسلام عزیز، به ندای اسلام خواهی امام و پیشوای خود لبیک گفتند و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، خواست اکثریت قریب اتفاق آنها بوده است .
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی ، تمام تصمیم گیریها و قانونگذاریها، همه وهمه بر اساس اسلام و برای رضای خداوند سبحان و رضایتمندی صاحب شریعت اسلام بوده است.
بخاطر اسلام انقلاب شد، شخصیت های بزرگ علمی و مذهبی و سیاسی شهید شدند، بخاطر حفظ اسلامیت نظام، جنگ را تحمل کردیم و 8 سال جانانه دفاع کردیم و بخاطر اسلام، قطع نامه 598 را پذیرفتیم، بخاطر حفظ اسلام، با عراق صلح کردیم وبرای حفظ اسلام، تحریم و تهدید را تحمل کرده ایم، بخاطر حفظ اسلامیت نظام، در 33 مرحله ازانتخابات شرکت کرده ایم و بخاطر حفظ اسلامیت نظام و به دستور اسلام، از سندیتِ اسلامیتِ نظام و سند مشروعیت نظام یعنی از اصل مترقی وضد دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه؛ حفاظت وپاسداری وبا جان ودل از او اطاعت نموده وخواهیم نمود.
تمام دلخوشی های حضرت امام، اسلامیت نظام بوده و بیشترین توصیه های آن بزرگوار در طول حیات مبارکشان برای حفظ اسلام بوده است .
جالب است بدانیم که در مجموعه فرمایشات حضرت امام از سال 1342 تا 1368 که در نرم افزار صحیفه نور موجود است، حضرت امام در این مدت 31500 مرتبه کلمه اسلام یا اسلامی را بکار برده اند و همیشه می فرمودند : « اسلام بر جمهوری غالب است »؛ اصل محتویات آن است که ما بدنبال اسلام هستیم و مردم بخاطر اسلام بچه های خود را به جبهه می فرستادند ، و فقط 58 مرتبه از دمکراسی استفاده کرده اند که بسیاری از اوقات در مذمت دمکراسی های غربی بوده است و 4150 مرتبه ( جمهوری ) در کلام مبارک ایشان گفته شد که بخشی از آن در پیام به رؤسای جمهوری سایر کشورهاست .[1]
آری؛ در قاموس معمار کبیر انقلاب اسلامی، چیزی مهمتر، حساستر، بزرگتر، اولی تر و ترجیح تر و بهتر از اسلام ناب محمدی واجرای احکام نورانی اسلام وجود نداشته وندارد لذا پس از ارتحال ملکوتی امام و در زمان ولایت و رهبری دانشمند متأله و فقیه مسلّم و مفسر کبیر قرآن و استاد اکبر اخلاق و مرجع عالیقدر جهان تشییع، حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای(مدظله العالی) نیز اسلامیت نظام، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته؛ طوری که معظم له دغدغه ای غیر از اسلام و حفظ اسلامیت نظام ندارد.
اگر بخواهیم منصفانه دربارة اسلام خواهی ومیزان علاقه مندی مقام معظم رهبری به تداوم راه امام خمینی (ره) در حفظ اسلامیتِ نظام و چگونگی مصلحت اندیشی و حلم و بردباری آن بزرگوار، در برابر ناملایمات ومصائب داخلی و خارجی قضاوتی داشته باشیم؛ اگر گفته شود که دراین34ساله به اندازه تمام عمر پر برکت حضرت امام (ره ) جانشین خلف ایشان غصّه خورده خون دل خورده وعذاب کشیده بدون اینکه مثل مولایش، چاهی اورا درک کند و خود را برای گلایه وشکایات وگریه های شبانة علی زمان ما وقف نماید سخنی به گزاف گفته نشده است .
مقام معظم رهبری، علیرغم بی مهری وکم لطفی های بعضی از به اصطلاح خواص سیاسی ومذهبی؛ یک تنه ، به منظور جلوگیری از منثور آن منظومه ای که امام راحل به رشته نظم در آورده بودند، مصائب و تلخیها وشکنجه های روحی زیادی را تحمل نمودند؛ ولی خم به ابرو نیاوردند و برای حفظ اسلام وحفظ حاصل عمر امام عزیزمان با بردباری و شکیبائی استوارتر و هر روز محکمتر از روز قبل در صحنه حاضر می شدند و هرگز تبسم نبوی خود را از عاشقانش دریغ نفرمود .
متأسفانه گرایش بعضی از روشنفکر نماها وروحانی نماها به دنیا و مادیات باعث شده که امروز هرکس مستعد است که راه امام وخط امام را ادامه دهد واز اسلامیت نظام پاسداری نماید به او انگ تندروی و افراطی گری بزنند و زبان اسلام ستیزان و سکولاریسم مأبان و ساکتین فتنه و حامیان سران فتنه؛ بر علیه دلسوزترین و مقید ترین و ولایتمدار ترین و اسلام خواه ترین شخصیتها دراز شود و دشمنی خودرا در قالب شعارهای عوام فریبانه مخفی کنند.
جریان انحرافی که این روزها بزرگترین مانع بر سر راه احیاء فریضه واجب امر به امروف ونهی از منکر همچون گشت ارشاد و مبارزه با بحران و معضل بی حجابی ودیگر موارد مفاسد اجتماعی است به بهای جذب و جلب چند رای از دگر اندیشان و بدحجابان و قانون شکنان، به بزرگانی که همه چیز خودرا وقف پیاده نمودن احکام اسلامی نموده اند، چه تهمت هایی که نزده است. مواضع مدافعان این جریان که ادعای روشنفکری و استادی آنها در حوزه و دانشگاه، گوش ملت را آزار داده است، در برابر روشنگریها وهشدارهای علامه مصباح یزدی وشاگردان خلف این دانشمند بصیر ولایی شرم آور است.
امروز اسلام ناب محمدی (ص) وملت مسلمان ایران و انقلاب اسلامی ایران ونظام مقدس جمهوری اسلامی واصل ولایت مطلقه فقیه، پس از خدا ویگانه ولی معصوم خدا که از نظرها دور هستند، دلسوز و حامی و مدافعی بزرگتر و هوشمند تر و آگاه و بصیر تر و شجاع تر از امام خامنه ای نداشته و ندارد، پس لازم نیست که سکولاریسم مآبها برای اسلام وانقلاب اسلامی لباس مظلومیت بدوزند و اشک تمساح بریزند .
آری در جامعه اسلامی و در حکومت اسلامی و در زمان غیبت امام معصوم (ع) حرف اول وآخر را ولی فقیه زمان می زند واوامر ولی فقیه برای همگان در هر لباس ومقام ومنزلتی که باشند فصل الخطاب وحجت والزام آور خواهد بود .
بنابراین اگر مقام معظم ولی فقیه ، تشخیص دادند که باید کاری صورت گیرد ، خودشان تصمیم می گیرند و دستورات لازم را همراه با راهکارهای لازم به امت ولایت مدار جهت اجرا ابلاغ می فرمایند، پس تا مادامی که ایشان ضرورتی برای ورود به چنین مسائلی ندیده اند ، چنین پیشنهاداتی آطل وباطل بوده وفقط برای خوراک تبلیغاتی اسلام ستیزان برای ضربه زدن به نظام اسلامی کارائی دارد ولاغیر .