وقتی که سعید حجاریان از «افراط» و «آشوبطلبی» انتقاد کند و اصلاحطلبان را به حضور منطقی و فعالانه در عرصه سیاسی کشور دعوت کند، یعنی تحول جدیدی در این طیف شکل گرفته یا در حال شکلگیری است؛ ماجرایی که قطعا بیارتباط با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیست.
به گزارش رجانیوز، حجاریان امروز در گفتگو با یک روزنامه اصلاحطلب گفته است: «بعید است کسی مثل عبدالله نوری وارد انتخابات شود و اگر خاتمی هم در انتخابات نیاید، اصلاحات برای او هم جایگزین دارد. تجربه نشان داده که راه تندروانه و رادیکال ثمره نمیدهد.»
تئوریسین نظریه «فشار از پایین، چانهزنی از بالا» این سخنان را در حالی بیان کرده که در هشت سال دولت اصلاحات، از وی به عنوان رادیکالترین چهره تئوریک طیف اصلاحطلبان نام میبردند و از او به عنوان پدر نظریاتی همچون «فتح سنگر به سنگر نظام» یاد کردهاند. به همین دلیل، شنیدن چنین اظهاراتی از سعید حجاریان قطعا دو مبنا بیشتر ندارد. یا اصلاحطلبان حاضر شدهاند برای ادامه تنفس در فضای سیاسی کشور دست به تقیه بزنند و نظرات صریح خود را پشت جملات اینچنینی که اساسا اعتقادی به آن ندارند، پنهان کنند و یا حوادث سال ۸۸ و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم چنان تکانی به آنان داده است که چشمان آنان را به روی واقعیت رفتار سیاسی مردم ایران باز کرده است و اکنون به دنبال تغییر رویه خود هستند.
این مساله از آنجایی قابل اثبات است که حجاریان در بخش دیگری از مصاحبه خود با روزنامه «آرمان»، با اشاره به حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده، گفته است: «الزاما هدف ما از شرکت در انتخابات پیروزی نیست؛ در سال ۷۶ هم اصلا قرار نبود که پیروز شویم.»
تاکید ویژه حجاریان بر «نفس حضور» اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آتی را میتوان به تلاش بخشی از سران این طیف سیاسی برای حفظ حیات ارزیابی کرد؛ به ویژه آنکه پس از اقدامات ساختارشکنانه بخش عمده سران این جریان و حضور تعداد زیادی از عناصر اصلاحطلب به عنوان پناهنده سیاسی در خارج از کشور، مشروعیت اصلاحطلبان به طور جدی مورد تشکیک مردم و فعالان سیاسی قرار گرفته است. انحلال دو حزب اصلی اطلاحطلب یعنی «جبهه مشارکت» و «سازمان مجاهدین انقلاب» نیز موید این مساله است.
به نظر میرسد با وجود سروصدای زیاد برخی رسانههای این طیف برای تبلیغ جنجالی عبدالله نوری به عنوان کاندیدای اصلاحات در انتخابات، این ماجرا تنها در راستای بلند کردن صدا و اعلام تنفس اصلاحطلبان است و ربطی به استراتژی این جریان برای ادامه فعالیت سیاسی در ایران ندارد. نگاهی به برخی از این رسانهها نشان میدهد که اصلاحطلبان فعلا به دنبال پاک کردن ماجراهای چند سال اخیر از حافظه مردم و مسئولان هستند تا بتوانند بدون اعلام برائت رسمی از جریان آشوبطلب و برانداز، مجددا در سالهای آینده به عرصه سیاسی کشور بازگردند؛ موضوعی که مورد تایید چهرههای شاخص این جریان نیز قرار گرفته است.
چندی پیش، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده «اعتماد ملی» صراحتا از لزوم جدایی اصلاحات از جنبش سبز سخن گفت و تاکید کرد: «جریان اصلاحات جریان عام و جنبش سبز یک اتفاقی است که پس از انتخابات رخ داد و در واقع با گروههای اصلاحطلبی که دارای شخصیتهای شاخص و سازماندهی شدهاند تفاوت دارد لذا این دو حوزه را نباید یکی تلقی کرد.»
محمدجواد حقشناس بر همین اساس به لزوم مرزبندی جریان اصلاحات با جنبش سبز اشاره کرد و گفت: «خاتمی در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی شرکت کرد اما دیدیم جنبش سبز معتقد به تحریم انتخابات بود؛ لذا جنبش سبز از اصلاحات جداست.»
اظهارات جالب و البته بیسابقه حجاریان صراحتا یک اعلام مانیفست از سوی اصلاحطلبان است و انتظار میرود در روزهای آینده، خط رسانهای این جریان بر همین جهت، ریلگذاری شود؛ یعنی پیگیری سسه محور «اعلام مرزبندی غیرمحسوس با جریان افراطی»، «تلاش تبلیغاتی برای فعال و زنده نشان دادن یک جریان سیاسی به نام اصلاحات»، «رایزنیهای گسترده برای حضور به هر قیمت در انتخابات ریاست جمهوری آینده.»
.
نظرات شما عزیزان:
|