از روز دوشنبه که مهدی هاشمی رفسنجانی به چندین اتهام امنیتی و مالی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، موج جدیدی از مظلوم نمایی از سوی سایتهای حامی خانواده آقای هاشمی در فضای سیاسی به راه افتاده است.
به گزارش انعکاس به نقل از جهان،ابتدا سایت حامی آقازاده متهم فیلمی را با عنوان “خداحافظی مهدی هاشمی با آیت الله هاشمی رفسنجانی، لحظاتی قبل از رفتن به اوین ” منتشر کرد که البته تنها چند ثانیه ای آقای هاشمی را در کنار آقازاده متهمش نشان می داد.
امروز هم سایت هاشمی رفسنجانی به بازخوانی نامه سال ۶۵ آقای رفسنجانی به پسرش پرداخته است.
سایت “هاشمی رفسنجانی” درباره علت بازخوانی این نامه در شرایط کنونی چیزی ننوشته اما بر اساس آنچه در فتنه ۸۸ و سال های پس از آن تجربه شده است، این سایت نظرات و مواضع روز آقای هاشمی را در قالب بازخوانی نامه ها و اظهارات سال های دور او اعلام می کند.
سایت مذکور در مطلب امروز هم محورهایی از نامه هاشمی به پسرش را منتشر کرده که گویی مهدی هاشمی دربند رژیمی سفاک گرفتار شده و بزرگترین آرزوی پدرش آزادی اوست! این در حالی است که تا کنون آنچه افکار عمومی و حقوقدانان از برخورد قوه قضاییه با مهدی هاشمی شاهد بوده اند، “مُر قانون” و رعایت همه موازین حقوقی و قانونی بوده است چه که همسر آقای هاشمی در دومین روز بازداشت فائزه با وی ملاقات کرده و وکیل مهدی نیز در مصاحبه های متعدد با رسانه ها، اخبار متنوعی از وضعیت وی ارائه داده است.
البته آقای هاشمی نیز در نشستی که در آستانه ورود آقازاده اش به کشور برگزار کرده بود به خاطره گویی از وی پرداخت و او را محبوب بچه های جبهه و جنگ توصیف کرد.
بخش هایی از نامه هاشمی به آقازده اش که همزمان با زندانی شدن وی منتشر شده، به شرح زیر است:
* نور چشم و فرزند بسیار عزیز و دلبندم «مهدی» در گذشته این مضمون فوقالعاده را خطاب به فرزندان دیگر نوشتهام، ولی هیچ وقت مثل این بار معنا و مفهوم آن در قلبم و مغزم، تائید و تصدیق دریافت نکردهبود.
* چند دقیقه بیشتر از تلفن تو و آقای رحمانی محافظ باوفایمان، که از مرکز لشکر سیدالشهداء به خانه زدید، نگذشتهاست. گفتند که اکنون عازم خط مقدم هستید، برای نبرد علیه صدامیان متجاوز و گفتی آموزش خوب دیدهای؛ ۱۵ روز تمرین. صدایت مردانه و محکم بود و نشانی از دلهره و تشویش در آن ندیدم. نمیدانم صدای من در گوش تو چگونه بود؟
* تصدیق میکنم دلیری و گُردی شما جوانان را. ولی اعتراف دارم که صدای من، نباید مثل صدای تو، پر و پیمان باشد، چون حالم کمی عوض شدهبود. البته نه به خاطر نگرانی از شهادت یا آسیب دیدن تو، بلکه به خاطر هیجان ناشی از داشتن فرزندی شجاع و فداکار که در اولین روزهای درک سن مجاز شرکت در جنگ -۱۷ سالگی- خانه و مدرسه و رفاه و مقامات را به سوی میدان جهاد، پشت سر گذاشت و لحن صدایش، خبر از انتخاب آگاهانه و نه احساس جوانی میداد.
* میدانی که فرزندان مسئولین اعم از آیتالله خامنهای، آیت الله منتظری، آیتالله موسویاردبیلی هم اکنون در جبهه هستند و یا بودهاند و اگر مسئولان کشور چنین نبودند توده مردم اینگونه مقاوم و فداکار و شهادتطلب نبودند.
نويسنده:رضا غلامي
نظرات شما عزیزان:
|