نیما فرمین، کارشناس حقوق در سایت فرهنگ ایران با اشاره به حضور مجدد رضا پهلوی در تلویزیون صدای امریکا اظهار می دارد که سخنان رضا پهلوی آشکار کننده ی بحران روحی او است و او به سان پدرش دچار بیماری مگالومنی (خود بزرگ بینی) بوده و کمترین شناخت سیاسی و حقوقی ندارد.
حضور دیگر بار رضا پهلوی در برنامه ی افق صدای امریکا سبب بروز انتقادهایی شده است.
به گزارش
رسانه ایران، "نیما فرمین" از مخالفان حکومت ایران و کارشناس حقوق در سایت "فرهنگ ایران" در یادداشتی با عنوان "گفتگو درباره ی نقش اپوزیسیون در برنامه ی افق" می نویسد که "این چندمین بار است که سیامک دهقانپور، رضا پهلوی را به عنوان رهبر خود خوانده اپوزیسیون ایران به صحنه می آورد، و با این که هر بار موضوع گفتگو را تغییر می دهد ولی همواره همان سخنان تکراری شنیده می شود. من بارها با ارایه دلایل و مدارک موجه، نشان داده ام، که رضا پهلوی محور سرگردانی اپوزیسیون است و یگانه هدفش بازیابی تاج و تخت از دست رفته به هر بهایی می باشد، هر چند که می کوشد خود را دموکرات و پیرو اندیشه ی سکولاریسم نشان دهد."
وی اظهار می دارد که "در این برنامه، سیامک دهقانپور با عامل اصلی متلاشی کردن اپوزیسیون، درباره ی نقش اپوزیسیون، گفتگو می کند، این شیوه ی کار نه تنها کارساز نیست، بلکه خشم اپوزیسیون واقعی رژیم اسلامی را به دنبال داشته و دارد."
آقای فرمین معتقد است برابر یک زبانزد ایرانی " اگر می خواهید کشوری ویران شود، اندیشمندان را خانه نشین وبی ارج کنید وکارها را به فرومایگان بسپارید."
وی می گوید: "سخنان رضا پهلوی آشکار کننده ی بحران روحی او است؛ او به سان پدرش دچار بیماری "مگالومنی = خود بزرگ بینی" است، و بی آن که کمترین شناخت سیاسی و حقوقی داشته باشد، در این برنامه با زیاده گویی و تکرار سخنان بی پایه، یک تنه مشکل گشای همه ی نابسامانی ها شد."
این کارشناس حقوق در یادداشت خود می آورد: "خردمندانه آن است، سخن او را باردیگر از نظر بگذرانیم؛
۱. نقش من بسیار مهم است.
۲. به گفته ی دیگران، من سرمایه ملی! هستم.
۳. سرمایه ی من، آشنایی، آگاهی و تماس من با سران دولت ها است.
۴. حاضرم از همه ی نیروها پشتیبانی کنم.
۵. می خواهم مدافع حقوق مردم باشم.
۶. می خواهم وکیل مردم دربرابر دولت ها باشم."
وی درباره ی طرح رضا پهلوی در شکایت از جمهوری اسلامی ایران به بهانه ی نقض حقوق بشر به دادگاه کیفری لاهه، خود را نخستین حقوقدان ایرانی می داند که با استناد به مواد قرارداد بین المللی رم، در تشکیل دیوان کیفری بین المللی لاهه، نوشته است که شوربختانه این دیوان صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد و البته حقوقدانان دیگر، نیز در این راستا قلم فرسایی کردند. این کارشناس اشاره می کند که "در این گفتگو، رضا پهلوی با آگاهی از ناکامی خود و آن تبلیغات دروغین در پاسخ به پرسش دهقانپور با بی پروایی و اهانت به خرد مردم، باز سخن بی پایه ی خود را تکرار کرد و گفت خبر ندارم! و وقت ندارم! ولی می دانم که چند نفر این دادخواست را در شورای سازمان ملل پیگیری می کنند."
نیما فرمین ادامه می دهد که "او مدعی است که می خواهد مدافع حقوق مردم باشد. وی که از دانش حقوق و سیاست کمترین شناختی ندارد، چگونه می خواهد از حقوق هشتاد میلیون ایرانی دفاع کند،؟"
وی بر این باور است که "رضا پهلوی که تاکنون نه سازمان سیاسی فراگیری برپا کرده است و نه حاضر است دیناری از میلیاردها دلاری که خانواده ی پهلوی از خزانه ی کشور تاراج کرده اند را هزینه کند، چگونه می خواهد از همه ی نیروها پشتیبانی کند. وی تاکنون تنها با دادن وعده مردم را سرگرم کرده است."
این نویسنده ی فرهنگ ایران می نویسد: "رضا پهلوی مدعی شناخت و تماس با سران کشورهای جهان است، این یک بلوف آشکار است. کدام رهبر کشورهای آزاد جهان به خود پروانه می دهد، با فرزند یک دیکتاتور نظامی فراری که متهم به نقض حقوق بشر بوده است به گفتگو بنشیند و با او رابطه برقرار کند، به ویژه آن که رضا پهلوی کمترین شناخت سیاسی ندارد، و تنها هنرش، رفتن به شب نشینی ها، خرید و فروش سهام و دلالی بوده است. رهبران جهان که پشتیبان آنان مردم کشور های خودشان می باشد، به هیچ روی حاضر نیستند خشم مردم را برانگیزند و اعتبار سیاسی خود را از دست بدهند."
وی همچنین بیان می دارد که "رضا پهلوی در باره ارتباطات سیاسی خود دروغ می گوید. وی در سی و سه سال گذشته با هیچ مقام مهم و رسمی دولت خارجی دیداری نداشته است. بایستی پذیرفت که در این زمینه، یاسر عرفات و سازمان مجاهدین خلق از رضا پهلوی بسیار فراتر رفته اند."