وبسایت روشنگری

سال اقتصادی مقاومتی اقدام و عمل

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، «محسن رضایی» را گرچه غالب مردم به عنوان چهره‌ای نظامی می‌شناسند اما او خود را سیاست‌ ورزی می‌داند که بر اساس شرایط و برای دفاع در برابر دشمن لباس رزم بر تن کرده بود و پس از 16 سال دوباره به سیاست بازگشت.

متولد 10 شهریور 1333 مسجد سلیمان و اهل سرزمینی است که غول جنگ از آن دیار سر بر آورد و باتوجه به نقش وی در فرماندهی دفاع، می‌توان او را از جعبه‌های سیاه جنگ 8 ساله‌ دانست.

رضایی درسال 54 برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه علم و صنعت یعنی همان دانشگاهی شد که محمود احمدی‌نژاد سخت دلبسته آن‌است اما این موضوع باعث نشد تا 34 سال بعد، رئیس دولت نهم از او در کابینه‌اش بهره ببرد.

وی اما اندکی بعد به دلیل فعالیت‌های سیاسی تحصیل را رها کرد تا گروهی تحت عنوان «منصورون» را پایه گذاری کند که خود می‌گوید بعد از انقلاب اولین تشکلی بود که پیشنهاد کاندیداتوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین دوره ریاست جمهوری اسلامی را مطرح کرد.

«منصورون» از گروه‌های 7 گانه‌ای بود که در شکل گیری سازمانی تحت عنوان «مجاهدین انقلاب اسلامی» نقش محوری داشت اما با شروع جنگ تحمیلی رضایی سنگر خود را از سیاست تغییر داده و به جای نشستن در مرکز کشور، راهی مرزها شد.

وی در سن 27 سالگی با حکم بنیانگذار فقید نظام اسلامی به فرماندهی سپاه منصوب شد و در طول دوران جنگ و مدتی پس از آن نیز، این مسئولیت را بر عهده داشت؛ نام قبلی وی «سبزوار» بود اما چون امام حکم او را با نام «محسن» صادر کرد، شناسنامه خود را بر همین اساس تغییر داد.

رضایی پس از دوران دفاع مقدس بار دیگر وارد عرصه سیاست شد و برای پیگیری دیدگاه‌های خود در حوزه اقتصاد سیاسی راه تحصیل را در پیش گرفت و سال 79 دکترای خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد.

وی هم‌اکنون دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس کمیسیون اقتصاد کلان این نهاد است و البته نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که سخت به شعار «دولت فراگیر و جامعه امید» معتقد است.

گرچه برخی برای وی با حساب این دوره، سه بار حضور در عرصه انتخابات در تقویم زندگی سیاسی‌‌اش ثبت کرده‌اند که مربوط به مجلس ششم و ریاست جمهوری دهم است اما خودش می‌گوید جز انتخابات مجلس ششم، تنها یک بار به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری نامزد بوده است: «من در انتخابات 84 چند روز قبل از برگزاری انتخابات، در حرکتی عقلانی کناره‌گیری کردم و در انتخابات 88 هم دیر وارد این عرصه شدم و آن‌هم برای این بود که اگر قرار بود الآن بیایم، باید از صفر شروع می‌کردم؛ لذا در واقع یک‌بار نامزد ریاست جمهوری شد‌ه‌ام».

رضایی همچنان به شعار انتخاباتی خود در سال 88 یعنی «دولت ائتلافی» معتقد و بر این باور است که اگر چه مردم در انتخابات آتی به یک کاندیدای اصولگرای مستقل رأی می‌دهند اما باید یک دولت فراگیر در کشور تشکیل شود.

خبرنگاران سیاسی خبرگزاری فارس در مصاحبه‌ای تفصیلی با دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نظرات او را درباره شرایط اقتصادی و سیاسی کشور، انتخابات یازدهم و جریانات و ائتلاف‌ها و دوره جدید فعالیت نهاد متبوعش جویا شدند که مشروح آن در پی می‌آید:

*آقای رضایی! برای اینکه مردم بیشتر با فضای کشور آشنا بشوند و شرایطی که داریم، یک تعریفی مختصر داشته باشید و از شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور که ما برای انتخابات آینده‌ی کشور براساس چه محوری باید حرکت کنیم؟

رضایی: بسم‌الله‌الرحمن الرحیم؛ جمهوری اسلامی از زمانی که در کشور مستقر شده است، توانسته گام‌های بلندی را برای پیشرفت ایران بردارد ولی این ‌گام‌ها عمدتاً محدود به فعالیت‌های سیاسی، ‌امنیتی، دفاعی و اقتصاد دولتی بوده است. مثل زیربناها یا آموزش و پرورش، دانشگاه. ولی از یک بخشی ما در ضعف به سر می‌بریم که مربوط به زندگی مردم ،اقتصاد و اخلاق می‌شود.

دشمنان ما چون دیده‌اند که در بعد سیاسی، امنیتی و دفاعی نمی توانند کاری انجام دهند و موفقیتی داشته باشند، از این رو آمدند فشار را گذاشتند روی زندگی و اقتصاد مردم و روی مسائل اخلاقی و فرهنگی. برداشت آنها این است که  اگر بتوانند به اقتصاد و معیشت مردم فشار وارد کنند، نظام از بین می رود. چون معتقدند که پشتوانه‌ی نظام رضایتمندی مردم است و در صورت عدم رضایتمندی مردم قدرت ایران بدون پشتوانه می‌ماند و فرو می‌ریزد.

بنابراین پیش‌بینی‌ها این است که مخالفین ایران این فشارها را ادامه دهند. در این شرایط با دو مساله مواجه هستیم، یکی ضعف‌های مدیریتی که تاکنون بوده و باید برای رفع آن یک فکری کرد، یکی فشارهای بین‌المللی در ابعاد اقتصادی و فرهنگی که باید آن را خنثی کرد. این دو پدیده اگر بر طرف نشود در آینده‌ی ایران روی زندگی و سیاست ایران تاثیر گذار است.

 

**اولویت فعلی برای ما اقتصاد، فرهنگ و معنویت است

* برداشت ما از صحبت‌های شما این است که، مهمترین چالش فعلاً اقتصاد است برای کشور. حضرتعالی برای حل مشکلات اقتصادی و تقویت اقتصاد ملی چه پیشنهاد می‌کنید؟

رضایی: وضعیت اقتصادی ما الان در شرایطی است که باید، یک تحول اساسی در اقتصاد ایران به وجود بیاوریم. اولین مساله این است که ما به زندگی و اقتصاد و فرهنگ اهمیت دهیم. یعنی این‌ها را جزو اولویت اول کشور قرار دهیم. تاکنون اولویت اول، بقاء بوده است. از مرحله‌ی‌ بقا عبور کرده‌ایم باید الان وارد مرحله‌ی بعدی یعنی اقتصاد و زندگی مردم بشویم. و نباید مرتب نگران‌ بقای خود باشیم. اولویت فعلی برای ما اقتصاد، فرهنگ و معنویت است.چون اگر اینها را اولویت ندهیم هر تلاشی که انجام دهیم موفق نمی‌شویم و در حد شعار می‌ماند.

مساله دوم این است که اقتصاد ملی و نه اقتصاد خانوار، تاکنون محور بوده است الان زمانی رسیده که باید به اقتصاد خانواده، شهر و اقتصاد مناطق، در برنامه‌ریزی توجه بیشتری کنند، تا اقتصاد دولت. اقتصاد دولت اگر بخواهد مثل گذشته محور باشد، نتیجه این خواهد شد که مثل برفی می‌ماند که از بالا به لایه‌های پایینی که می‌آید آب می‌شود و به خانواده‌های پایین چیزی نمی‌رسد. حال اگر تحریم‌های اقتصادی این برف که همان درآمدی نفتی است را کاهش دهد به دولت هم چیزی نمی‌رسد. اگر شما بیایید ثروت‌افزایی را از خانواده‌ها شروع کنید، یعنی همه‌ی خانواده‌ها بشوند مولد، ‌همه‌ی شهرها بشوند مولد، خانواده مولد و شهر مولد آن موقع اقتصاد دولت هم تامین می‌شود. اما اقتصاد دولت اگر میلیاردها پول داشته باشد معلوم نیست تمام اقتصاد خانواده‌ها را تامین کند. لازمه آن اینست که ما بیاییم سراغ اشتغال و تولید در خانواده‌ها. مثل کسب و کارهای خانگی، ‌مثل ایجاد اشتغال برای جوانان و اقشار مختلف و ایجاد فعالیت‌هایی در شهرها که دارای مزیت نسبی و قدرت رقابت داشته باشد. الان بسای از کارخانه‌ها در شهرها تعطیل شده است چون قدرت رقابت با کالای چینی را ندارد. پس اقتصاد شهرها باید بازطراحی شود به طوری که کالا و خدمات ایران قدرت رقابت با شهرهای مثل شانگ‌های و شهرهای دیگر چین را داشته باشد. اصلاً شهرها هستند یا خانواده‌ها هستند که در اقتصاد دنیا تعیین‌کننده هستند. دولت باید پشتوانه‌ی اقتصاد شهر و خانواده باشد.

**پای سیاستمداران را از اقتصاد بکشم بیرون

* الآن شهرهایی که دور هستند و دارند اجرا می‌کنند، در این زمینه فکر می‌کنید کافی است؟ ما روی اشتغال و رفاه اجتماعی زیاد داریم کار می‌کنیم، آیا اینها برای افزایش قدرت و خرید مردم کافی نیست؟

رضایی: اینها شعارهای دلسوزانه‌ای است ولی چون راه منطقی در پیش نمی‌گیرد، بعضاً به نتیجه نمی‌رسد بعضی هم نتیجه معکوس می‌دهد. بنابراین مهم این است ما اقتصاد را بدهیم دست اقتصاد دانان و پای سیاستمداران را از اقتصاد بکشم بیرون. اگر این کار را انجام دهیم کمک بزرگی به اقتصاد ایران می‌شود.

* درباره بحث تحریم و سوءمدیریت، برخی معتقدند تحریم‌ها اثرگذار بوده در بحث فضای اقتصادی که پیش آمده است و بعضی معتقدند سوءمدیریت، نظر شما چیست؟

رضایی: اینجا دو تا مساله است؛ یکی اینکه چه عواملی وضعیت اقتصادی کشور را به وجود آورده است؟ و دوم اینکه چه بکنیم از این وضعیت بیرون بیاییم؟ مساله‌ی اول؛ چند تا عامل در شرایط کنونی اقتصادی ایران، نقش داشته است. اول مساله‌ی سوءمدیریت است، دوم مساله‌ی خودتحریمی یا تحریم داخلی است؛ یعنی مقررات و قوانین و سیستم بروکراسی دست‌وپا گیر و کاغذبازی کشور، بیش از تحریم دارد به ما آسییب می‌زند. بسیاری از کارآفرینان می‌گویند دست‌ و پای ما را بسته‌اند، دست و پای ما را باز کنید، تحریم‌ها شدیدتر از این باشد باز هم می‌ایستیم. پس سوءمدیریت است، تحریم داخلی یا خود تحریمی است، مساله‌ی سوم خودزنی است. در شرایطی که در یک جنگ اقتصادی به سر می‌بریم که دیگر نباید داخلی‌ها دست به یقه بشوند با هم.

**مدیریت راه علاج تحریم‌ها

پس چهار تا عامل را من می‌شمارم برای وضعیت کنونی اقتصادی ایران، اما راه‌حل چیست؟ راه‌حل، عمدتاً مدیریت کشور است. یعنی درست است که چهار عامل این وضعیت را درست کرده است، اما مهمترین عامل که ما از این شرایط بیاییم بیرون، اصلاح و بهبود مدیریت کشور است. ما تنها از این طریق می‌توانیم بیایم بیرون. راه‌ علاج فقط یکی بیشتر نیست، و آن مدیریت است. مدیریت اقتصادی بسیار مهم است مدیریت رایزنی‌های خارجی و دیپلماسی خیلی مهم است. مثلاً ما در کنفرانس بغداد واقعاً می‌توانستیم یک امتیاز بگیریم که آن را از دست دادیم. به دلیل یک نیازی اینها آمدند در بغداد. ولی ما امتیاز را نتوانستیم بگیریم.

* به نظر شما مشکل کجا بود؟

رضایی: مهارت‌های دیپلماتیک و ضعف دیپلماسی. پس ما راه‌حل عبور از شرایط کنونی کشور را مساله‌ی مدیریت می‌دانیم. یعنی همان مواردی که مقام معظم رهبری با عنوان توانایی اداره کشور فرمودند. در سال‌های آینده باید توان اداره‌ی کشور را بالا ببریم. تقویت مدیریت اقتصادی و مدیریت روابط خارجی می‌تواند نقش مهمی در برون‌رفت از شرایط کنونی کشور داشته باشد.

هر حکومتی در کنار قوانین یک قواعدی و رویه‌هایی دارد. در واقع رویه‌هایی حکومتی، خودش مساله‌ی مهمی است و کمتر از قانون نیست. یعنی ممکن است یک کشور قوانین خوبی داشته باشد ولی چون قواعد حکمرانی ندارد، کارش ضعیف است،‌ مدیریتش ضعیف است. همین بحثی که شما می‌گویید این باید یک قاعده باشد، یعنی به محض اینکه یک وزیر عوض می‌شود، مدیران عوض می‌شوند، این باید یک چک‌لیستی باشد که آیا افراد جدید آموزش‌های لازم را دیده‌اند یا نه؟ اگر ندیدند، و در انجام کارها یک هفته هم که تاخیر بیندازند خسارت وارد می‌کند.

* شما با آقای احمدی‌نژاد هم‌عقیده هستید که خانه‌های 200 متری و 250 متری بدهند؟

رضایی: نمی‌دانم منظور آقای احمدی‌نژاد چیست. هر نوع کمکی به مردم خوب است ولی این کمک‌ها باید واقعی و مولد باشد.

* در بحث معرفت‌شناسی یکی از مشکلات ساختاری که ما داشتیم این بوده که افرادی که آمده‌اند در جایگاه رئیس‌جمهور قرار گرفتند، تصویر دیگری از آن جایگاه داشتند و تعریف دقیق و روشن از خودشان و جایگاه‌شان نداشتند یا به سیاست دوگانه رسیدند یا بالاخره آمدند مباحثی که مربوط به آنها نبوده پیگیری کردند؛ حتی خواستند روی قوای دیگر تسلط داشته باشند. تعریف شما از رئیس‌جمهور در جایگاه نظام ولایی و تفاوتش با رئیس ‌جمهور در کشوری مثل آمریکا و فرانسه چیست؟

رضایی: سؤال خیلی خوبی مطرح کردید. این مسأله هم از بعد رفتاری و هم از بعد ساختاری مهم است. من خودم را یک ولایتی آزاده می‌دانم، فرق یک ولایتی آزاده با دیگران اینست که فرد، همانطور که در اطاعت‌پذیری کم نمی‌آورد، در انتقال مسائل و مشکلات و حقایق به رهبری هم کم نمی‌گذارد. آن چیزی که باعث شد خرازی‌ها، همت‌ها، باقری‌ها، باکری ها تربیت شوند همین روحیه بود. یعنی اینکه ما به دوستان‌مان اجازه می‌دادیم حرف بزنند، با وجود اینکه من از طرف حضرت امام(ره) در جبهه بودم، ولی مانع حرف زدن و نظر دادن نمی‌شدم وقتی نظرات اینها یکی می‌شد، شب عملیات اگر زمین به آسمان می‌چسبید، کوتاه نمی‌آمدند. چون آن طرح را برای خودشان می‌دانستند. الآن واقعاً‌ افراط و تفریط می‌شود عده‌ای به چاپلوسی روی می‌آورند و عده‌ای به تمرد و مخالفت خوانی که هر دو به ما آسیب زده است. از طرف دیگر در بعد ساختاری نیز مشکلاتی وجود دارد؛ یعنی اینکه رؤسای جمهور ما تاکنون فکر می‌کنند که رئیس‌ جمهور یعنی رئیس کشور، درحالی که رئیس کشور با رئیس‌ جمهور در ایران فرق می‌کند. رئیس حکومت رهبری و رئیس قوه‌ مجریه رئیس ‌جمهور است؛ بالاخره این رئیس ‌جمهور باید در درون یک مجموعه عمل و رابطه‌اش با رئیس‌ کشور را تنظیم کند. رئیس ‌جمهور اول باید خودش را  قانع کند که من روی صندلی رئیس قوه‌ مجریه نشستم و وقتی باور کرد، می‌شود هماهنگی را به وجود آورد.

در آمریکا اینطور است، رئیس‌جمهور هم رئیس کشور است و هم رئیس قوه‌ی مجریه است. در انگلیس به خاطر اختیاراتی که به ملکه داده شده و اختیاراتی به نخست وزیر یک مقدار متفاوت است و بیشتر پارلمان موثر است.

اعتقاد دارم وقتی این تفکر ساختاری با تفکر رفتاری در کنار هم قرار می‌گیرند نه تنها مشکلی به وجود نمی‌آید بلکه بزرگترین پشتوانه‌ برای دولت، رهبری خواهد بود. نه برای تأییدهای شخصی، بلکه برای اجرای برنامه‌ها و پشتوانه‌ اجرای برنامه‌ها.

 

**رئیس ‌جمهور باید تئوریسین و عملیاتی باشد

* تعریف خوبی از جایگاه رئیس ‌جمهور در کشور ارائه دادید. یک سؤال دیگر این است که رئیس‌جمهور باید روشن‌فکر باشد یا مدیر؟ یعنی معمولاً بین‌ این یک تفکیکی ایجاد می‌کنند. بعضی‌ها هم دو نوع روشنفکر تعریف می ‌کنند، ‌یک روشنفکر اجرایی یا یک روشنفکر علمی. شما فکر می‌کنید رئیس‌جمهور باید روشنفکر باشد یا مدیر؟

رضایی: رئیس ‌جمهور باید تئوریسین و عملیاتی باشد. چنین خلائی ما داریم که الآن سیاست‌های کلان را که می‌گوییم، دولت نمی‌آید اینها را تبدیل به الگو کند، تبدیل به راهبرد و خط‌مشی کند. این مشکل را ما داریم در اداره‌ کشور.

* کدام سیاست‌های کلان؟  

رضایی: همه سیاست‌های کلی نظام از جمله چشم‌انداز و سیاست‌های اصل 44 که کلمه به کلمه آنها را خدمت آقا ارائه کرده‌ایم و با نظر ایشان اصلاح شده و 5 تا 6 بار رفت و برگشت شده‌اند.

* آقای رضایی اگر موافق باشید به بحث انتخابات بپردازیم. اخیراً از قول شما مطلبی نقل شده که برای پیوستن به ائتلاف سه‌‌گانه دعوت شده‌اید اما قبول نکردید. علت اینکه چنین دعوتی را قبول نکردید چه بوده؟ آیا واقعاً این دعوت صورت گرفته است؟

رضایی: خیر؛ دعوتی از من صورت نگرفته و اگر دعوتی هم صورت می‌گرفت من با این وضع، قبول نمی‌کردم. دولت ائتلافی را 8 سال پیش، سال 83 قبل از انتخابات 84 مطرح کردم. اسمش را گذاشتم دولت ائتلافی کارآمد و متعهد. که نیروهای ارزشی و طرفدار نظام، اینها به جای 7، 8 نفر کاندیدا، بیایند و با همدیگر یک ائتلاف درست کنند منتها این ائتلاف از دل نخبگان شکل بگیرد. مجمعی از نخبگان شکل بگیرد، اینهایی که می‌خواهند نامزد شوند بروند آنجا و برنامه‌شان را اعلام بکنند و بگویند چه می‌خواهند بکنند؟ اولاً شرایط کشور را بگویند، بگویند ما شرایط ایران را اینگونه می‌بینیم، پیش‌بینی‌ها ما از 4 سال آینده اینهاست و برای رفع مشکلات و همچنین استفاده از فرصت‌ها ما برنامه‌مان این است. نخبگان نشستند و نمره می‌دهند به آن. وقتی یک فردی با تیم‌اش بیشترین نمره را آورد این می‌شود محور ائتلاف و باقی می‌آیند دور ِاین فرد یک وحدتی را شکل می‌دهند. حسن این کار، چون منطق است، پایدار می‌ماند. همه‌ی مردم هم می‌فهمند و همه هم اطلاع پیدا می‌کنند و پایدار خواهد بود. ولی اگر دو سه نفر، پشت صحنه به خاطر دلسوزی بیایند یک جلسه‌ای تشکیل بدهند و به دیگران بگویند شما بیایند پیش ما،‌این اول تفرقه است. اگر طلبکاری صورت بگیرد، این اول اختلاف است.

به صراحت می‌گویم، در این سه دولت گذشته، برای اولین بار روحیه طلبکاری از نظام و مردم شکل گرفت. یعنی به محض اینکه آن مدیریت جهادی رفت کنار و آن مدیریت جناحی آمد یک نوع طلبکاری شکل گرفت. یک نوع خودمحوری شکل گرفت. دولت ائتلافی، حرف درستی است. می‌شود هم قبل از انتخابات این را شکل داد و هم بعد از انتخابات.

* آنچه شما اشاره کردید مشابه همین طرح مناسک است که آقای کواکبیان می‌گویند نخبگان جمع شوند؟ یعنی می‌توان گفت که آن طرح یک کپی از طرحی است که شما داشتید؟

رضایی: حرف من چیز دیگری است و در سال 83 گفته شده است.

* ما هم می‌خواهیم بدانیم چقدر آن طرح مناسک به طرحی که شما دادید نزدیک است؟

**طرح دولت وحدت ملی یک طرح شکست‌ خورده‌ است

رضایی: اطلاعی از طرحی که شما می‌گوئید ندارم.

* اینکه الان شما پیگیر طرح وحدت ملی هستید به چه صورت است؟ آیا یکی از دلایلی که ائتلاف سه‌گانه را قبول نکردید پیگیری طرح آقای هاشمی درباره دولت وحدت ملی است؟

رضایی: طرح دولت وحدت ملی یک طرح شکست‌ خورده‌ای است و برای کشورهای بحران‌زده به درد می‌خورد مثل لبنان. من به یک دولت فراگیر و جامعه امید می‌اندیشم؛ یعنی حتی دولت ائتلافی هم کشش اداره‌ی کشور در 4 سال آینده ندارد. اگر 8 سال پیش دولت ائتلافی شکل می‌گرفت اگر نه آن فتنه شکل می‌گرفت و نه این دعوایی که بین سران سه قوه است. شرایط عوض شده دیگر. یعنی دولت ائتلافی کافی نیست نه اینکه نباید ائتلاف کرد اما باز هم کافی نیست. چرا؟ چون ما با یک تحریم‌های شدید اقتصادی مواجه هستیم.

بنابراین اصلاً مدل مدیریتی باید از حالت جناحی بیاید به سمت جهادی و ملی. یعنی الان از نظر من اگر بخواهم مقایسه بکنم بازی‌ها باشگاهی تمام شده و ما می‌خواهیم تیم ملی را بفرستیم جام جهانی. لذا باید قوی‌ترین بازیکنان‌مان را روانه میدان کنیم و همچنین با عِرق‌ترین‌ها که نترسند که مثلًا از ناحیه پا، زخمی شود و واقعاً فدایی باشند یعنی هم گل‌زن باشند و هم فدایی انقلاب،‌ نظام و مردم. لذا ما باید دنبال یک دولت فراگیر و جامع امید برویم و نشاط و شادابی را به جامعه برگردانیم.

* چند وقت پیش مطرح شده، شعار دولت شما اگر انتخاب شود دولت فراگیر و جامع امید است. آیا این شعار را تایید می‌کنید؟

رضایی: بله! مزیت آن فراتر از دولت ائتلافی است یعنی دولت ائتلافی هم در دل این است ولی این فراتر است. چون فراگیر یعنی همه‌ی کارشناسان دلسوز و همه‌ی اقوام، همه‌ی کسانی که واقعاً می‌خواهند در راه نظام و ملت ایران فداکاری کنند را شامل می شود.

**با قول و قرار سیاسی نمی‌شود کشور را اداره کرد

 

* این مشکلی که الآن پیش می‌آید که گفتید آقای احمدی‌نژاد باید از همه‌ اصولگرایان برای همکاری دعوت می‌کرد، اینکه دولت مانند یک سهامی عام از طیف‌های مختلف باشد، فکر نمی‌کنید یک نوع درگیری و ناکارآمدی دیگر را باعث می‌شود؟ چون بالاخره افکار متفاوت قرار است بیاید؟

رضایی: شرط این کار اینست که آن محور ائتلاف یک محور واقعی باشد. احساسی و عاطفی نباشد. یعنی وقتی در مشکلی گرفتار می‌شوند اگر چند تا نظر شکل بگیرد و آن محور ائتلاف نتواند همه‌ی نظرات را یکی بکند، ‌این ائتلاف، ائتلاف کاغذی است. محور ائتلاف فوق‌العاده مهم است و نمی‌تواند یک چیز احساسی و عاطفی و یا قرارهای سیاسی باشد. با قول و قرار سیاسی نمی‌شود کشور را اداره کرد. مثلاً کوتاه آمدن ها باید یک منطقی داشته باشد و در آینده چون ما اداره‌ی کشور برایمان مهم است. اداره‌ی کشور از بالا شروع می‌شود یعنی هم سه قوه باید با هماهنگ باشند و هم دولت باید با رهبری هماهنگ باشد و هم دولت باید بتواند یک دولت توانمند در اداره‌ی کشور باشد. بنابراین کارآمدی اداره‌ کشور مهم است وگرنه دولت کارآمد اگر بخواهد با مجلس یا قوه قضاییه درگیر باشد ما باز در داخل دولت مسأله را حل کنیم اما بین دولت و قوای دیگر مسأله می‌ماند. هم سه قوه باید در حقیقت بتوانند با هم کار کنند و هم رابطه‌ اینها با رهبر انقلاب و نظام باید یک کارآمدی را تضمین کند و هم خود دولت باید یک تیم کارآمدی داشته باشد.

*کاندیداها باید به طور شفاف درباره فتنه موضع‌گیری کنند

* باتوجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری آیا به نظر شما اصلاح‌طلبان می‌توانند در انتخابات آتی شرکت کنند؟ یا همین که بگویند که ببخشید و این مسائلی که مطرح می‌شود و اعلام برائت کنند می‌توانند شرکت کنند، منظور کسانی است که در فتنه شرکت داشتند و عامل بودند؟

رضایی: انتخابات هرچه شفاف‌تر برگزار شود، باعث می‌شود که مردم تصمیم‌گیری درست انجام دهند. اگر روی مهمترین مسائل کشور مثل حادثه فتنه و یا در رابطه با تحریم‌های اقتصادی و یا رهبری افراد بخواهند دو پهلو صحبت کنند. این شفافیت نیست. من معتقدم که همه‌ی کاندیداها نسبت به مهمترین مسائل امروز و هم حوادث مهمی که در طول این سی سال بوده،‌ باید موضع روشن داشته باشند. فتنه البته خیلی مهم است ولی ما حوادث مهم دیگر هم داشتیم در طول این 30 سال. یک عده بگویند در شرایطی که می‌توانستند از انقلاب دفاع کنند، چرا نیامدند؟ یک تعداد زیادی که زن و بچه‌شان را رها کردند و جانشان را فدای این کشور کردند، آنها چه؟ این مهم نیست؟ ما در آینده نیاز به یک تیم بسیار صادق و شفاف با نظام و با مردم داریم.

 

* آقای رضایی!‌ مشخصاً می‌فرمایید چه جریانی در زمان جنگ به جای حضور در میدان جهاد و دفاع، خانه‌نشین بود؟

رضایی: حالا ما نمی‌خواهیم یقه کسی را بچسبیم و یا نیامدن آنها را به رخ آنها بکشیم این را می‌خواهیم بگوییم که مردمی که می‌خواهند انتخاب کنند، اینها برایشان مهم است که این اطلاعات را داشته باشند. خود مردم می‌توانند بروند این اطلاعات را از اشخاص بگیرند.

**خسارت بزرگی در سال 88 هم به مردم و هم به نظام وارد شد

* اگر اصلاح‌طلبان بیایند و بگویند در انتخابات 88 تقلب نشده است، همه چیز حل می‌شود و آن زیان‌هایی که به کشور وارد شد و در عرصه‌ اقتصادی و فرهنگی و سیاست خارجی با عذرخواهی حل می‌شود و قابل برگشت است؟ به عنوان نامزدی که می‌خواهد مطرح شود و یا آدمی که کار سیاسی می‌‌خواهد انجام دهد نظر شما چیست؟

رضایی: من شورای نگهبان که نیستم بگویم چه بکنند. خسارت بزرگی در سال 88 هم به مردم و هم به نظام وارد شد . اولاً شیرینی مشارکت عظیم مردمی تحت‌الشعاع قرار داشت و بعد هم 7 ماه حداقل از سرمایه‌گذاری‌های جدی اقتصادی و فرهنگی و اداری کشور جلوگیری شد. آیا با یک عذرخواهی ساده می‌شود این خسارات را جبران کرد؟

** از کروبی و موسوی حمایت نکردم

* بعداز انتخابات دهم کروبی و موسوی گفتند تقلب شده اما شما به شیوه آنها وارد عمل نشدید و اعتراضتان به نتیجه انتخابات را از طریق قانونی پیگیری و بعد از مدتی هم از پیگیری موضوع انصراف دادید. بسیاری علاقه‌مندند بدانند چرا شما راه خود را از آنها جدا کردید؟

رضایی: اعتراض خیابانی را قبول نداشتم، لذا از آنها حمایت نکردم. گفتم تخلفاتی که انجام شده، باید از طریق قانونی پیش برود نه کف خیابان. دلیل آن‌هم معلوم بود؛ چون این آقایان قادر نبودند که تظاهرات کف خیابان را اداره کنند و ثانیاً خود این کار یعنی زیر پا گذاشتن قانونی که ما همه‌مان برای ایجاد آن در این کشور زحمت کشیدیم.

بنده معتقد بودم و هستم که اعتراض حق مردم است اما از طریق قانون این باید ادامه پیدا کند.

* دقیقاً نکته همین‌ جاست؛ بعضی‌ها معتقدند که آقای محسن رضایی آنجا از روش و منش فتنه‌گران جدا شده، اما هیچ وقت تا الآن درباره اصلِ صحت انتخابات موضع‌گیری دقیقی نداشته است. یعنی این سؤال جدی از شما وجود دارد که بالاخره نظر شما درباره اصل صحت انتخابات چیست؟

رضایی: من آذر ماه 88 که به ترکیه رفته بودم، العربیه با من مصاحبه کرد و از من پرسید شما که اعتراض کردید چرا عقب آمدید؟ من از آنها سؤال کردم مگر شما قانون را قبول ندارید؟ گفتند چرا. گفتم وقتی یک مرجع قانونی می‌‌گوید این انتخابات درست بوده و صحیح بوده، ‌اگر من به اعتراضاتم ادامه می‌دادم، آیا این ایستادگی در مقابل قانون و عصیانگری نبوده؟ شورای نگهبان به محض اینکه اعلام کرد انتخابات درست بوده، من تایید کرده و در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری هم شرکت کردم در حالیکه بسیاری از بزرگان شرکت نکردند.

**یادم نیست چه کسانی واژه‌ انتخابات آزاد را به کار برده‌اند

* آقای رضایی! اخیراً مقام معظم رهبری اشاره مستقیمی به طرح واژه «انتخابات آزاد»از سوی برخی جریانات و افراد داشتند و تاکید کردند بیایید بگویید کدام یک از انتخابات ما، ‌انتخابات آزادی نبوده است. بعضی از دوستان در جناح‌های مختلف از جمله آقای هاشمی طی ماه‌های اخیر تاکید دارند، باید انتخابات آزاد و شفاف برگزار شود. خواستم نظر شما را در این باره بدانم و آیا واقعاً انتخابات آزاد و شفافی تا به حالا نداشتیم؟ منظور آقای هاشمی از این حرف چیست؟

رضایی: من دقیقاً‌ یادم نیست چه کسانی واژه‌ انتخابات آزاد را به کار برده‌اند ولی واقعیت این است که انتخابات از زمانی که در ایران شکل گرفته، از مهمترین دستاوردهای انقلاب بوده است. یعنی ملت ایران که هیچ وقت اجازه نداشت در ارتباط با سرنوشت خودش تصمیم بگیرد، این آزادی به ملت ایران داده شد و بعضی وقت‌ها ما شاهد روی کار آمدن افرادی در انتخابات بودیم که آسیب‌های جدی به کشور وارد کردند؛ مثل دوران بنی‌صدر یا دوران‌های دیگر ولی اینها مانع نشد که جلوی انتخابات در کشور گرفته شود.

آزادی در تمام دنیا محدود به قانون است. اگر شما قانون را رعایت کنید یعنی آزادی هست. آزادی‌ای که برخلاف چارچوب قانون باشد، آزادی نیست. آزادی یعنی اینکه شما در چارچوب قانون بتوانید کار بکنید و من نگران انتخابات آینده نیستم.

* اینکه آقای هاشمی تاکید دارند انتخابات باید آزاد و شفاف برگزار شود یعنی چه؟

رضایی: من نمی‌دانم؛ از خودشان بپرسید. ما که نماینده ایشان نیستیم اما چند تا نکته مقام معظم رهبری گفتند که خیلی مهم است. همیشه رهبر معظم انقلاب، در انتخابات یک معیارهایی را می‌بینند که به نظر من باید روی این معیارها کار شود و یک عده راه نیفتند، چیزی غیر از این معیارها را در جامعه انتشار بدهند. معیارهای روشنی، رهبری گفتند، یکی این بود که تا موقع انتخابات مسائل انحرافی به وجود نیاید. یعنی فکر مردم منحرف نشود به مسائل حاشیه‌ای. ما مسائل مهمی امروز در کشور داریم چرا ذهن مردم باید برود به سمت مسائل حاشیه‌ای. این تذکر، تذکر بسیار درستی بود.

مسأله‌ دوم اینست که ممکن است یک عده‌ای بخواهند با فعالیت‌های سیاسی یا اقتصادی و یا انحرافی در انتخابات یک اثر غیرواقعی بگذارند. البته ایشان فرمودند ملت ما بصیر است و واقعاً همینطور است ولی رسانه‌ها وظیفه دارند اینها را به مردم بگویند. چون بیانات ایشان بیانگر اینست که این اتفاق باید بیفتد. چون ایشان، هم به فعالان سیاسی گفتند و هم به رسانه‌ها اشاره کردند. بالاخره با یکسری فعالیت‌ها نباید گذاشت انتخاب مردم در آن خدشه‌ای وارد شود این هم می‌تواند جنبه‌ای از سلامت باشد.

نکته سومی که فرمودند این بود کسانی که نمی‌توانند کشور را اداره بکنند نیایند. چون وقتی تعداد زیاد می‌شود، این شفافیت کمرنگ‌تر می‌شود. وقتی تعداد کمتر باشد تا حد معقول، تصمیم‌گیری مردم راحت‌تر می‌شود و مردم بهتر می‌توانند تصمیم‌ بگیرند. آقا فرمودند آن کسانی که می‌توانند کشور را اداره کنند بیایند در صحنه. می‌توانند اداره کنند یعنی چه؟ رسانه‌ها می‌توانند برای مردم باز کنند که اداره کردن کشور یعنی چه؟ چطور می‌شود کشور را اداره کرد؟ مسائل ما چیست؟ و چگونه می‌شود این مسائل را حل کرد؟ این سوال ها نیاز به دقت و پاسخ در خور و عملی دارد.

* خود خواص باید مشخص کنند که چه کسانی بیایند و چه کسانی نیایند؟

رضایی: بله! در قسمت اول باید خواص و در قسمت دوم مردم باید آگاه شوند.

* به نظر شما مقام معظم رهبری اینها را بر مبنای برنامه کلی گفتند؟

رضایی: کلی است؛ هر کسی دارای شرایط فوق باشد باید به صحنه بیاید.

**دو الی سه ائتلاف درست شود

* در مورد ائتلاف سه‌گانه گفتید من روش را قبول نداشتم، یعنی اگر دو تا از بزرگان بیایند بگویند ما می‌خواهیم رهبری و هدایت جریان اصولگرایان را داشته باشیم؟ این را می‌پذیرید یا نه؟

رضایی: دو تا اشکال در این مسائل است، یکی اینکه، الان دیگر نیازی نیست که یک پشت صحنه‌هایی برای اصولگرایی درست شود. الآن مسأله‌ نظام برای ما مهم است، مسأله کارآمدی مهم است. خطر اصلی مربوط به ناتوانی در اداره کشور است، ما باید در آنجایی که می‌توانیم صادقانه و شفاف با هم صحبت کنیم. اینکه یک چیزی و یک جایی پخت و پز شود که اکثر اصولگرایان نمی‌دانند اصلاً چه اتفاقی افتاده، خود این کار، کار اشتباهی است و این مدل امروز جواب نمی‌دهد. در گذشته‌ها هم شاید بدون اشکال نبود ولی الآن دیگر این اشکال دارد.

اشکال دوم اینست، چه اشکال دارد آنها ائتلاف کردند، یک ائتلاف دیگر هم جای دیگر درست شود، دو سه تا ائتلاف درست شود ولی اگر منظور تشکیل دولت ائتلافی است، این دولت ائتلافی یک قاعده می‌خواهد. دولت ائتلافی با یک منطق مشخص می تواند شکل بگیرد.

* منظور بخش هدایتی‌ آن است؟

رضایی: اگر بخش هدایتی باشد، در این بخش هدایتی ما باید به طور فراگیرتر عمل کنیم. بالاخره الآن بعضی از آقایان اصولگرا در ائتلاف نیستند و درست هم نیست دو تا از بزرگان را ما بیندازیم جلو و برای آنها مشکل درست شود؛ این هزینه کردن است. چرا ما باید این قدر هزینه کنیم؟

* هیئت 400 نفره‌ای که اخیراً برای بررسی برنامه‌های نامزدها پیشنهاد کردید، در واقع همان نقش هدایتی را ندارد؟

رضایی: این بخش تخصصی است. یعنی اینها می‌توانند نظر بدهند به آن بخش هدایتی. یعنی بخش هدایتی نباید بیاید خودش برود کار تخصصی بکند. چرا ما از بزرگان روحانیت تقاضا داریم یک کاری انجام دهند که در شان‌شان نیست و ما در اجتهاد می‌گوییم شأن فقیه عجل از موضوع و کارشناسی است. این اساس حوزه‌ی ماست و اساس دیانت ماست. یعنی کارشناسان کار کارشناسی بکنند و مجتهدین و مراجع،‌ فتوا صادر می‌کنند. حالا اگر بیاییم یک کاری که در شأن بزرگان روحانیت نیست اینها را تحمیل بکنیم، این خیلی خطرناک است اما اگر یک جلسه‌ 400 نفره از خواص شکل بگیرد، ‌اینها بنشینند و همه‌ کاندیداها را بررسی کنند و نمره بدهند و بعد نظرات‌شان را بدهند به یک هیات هدایتی، آن موقع وقتی آن هیات هدایتی می‌خواهد تصمیم بگیرد دیگر جلوی آن اطلاعات دقیقی وجود دارد.

* پس شما اصل وجودی هیئت هدایتی را تأیید می‌کنید؟

رضایی: مخالف نیستم؛ هیئت هدایتی خوب است اما نه اینکه دو سه نفر پشت صحنه بیایند یکسری اطلاعات ناقص ارائه بکنند و مرتب ما از نظام و روحانیت داریم هزینه اشخاص می‌کنیم.

* یعنی این برنامه‌ها را بدهند به این دوستان،‌ آنها نظر بدهند و یک نفر را انتخاب کنند؟

رضایی: بله! یک نفر انتخاب شود و سایرین حول آن یک دولت ائتلافی را می‌توانند شکل بدهند.

**ایراد مناظرات سال 88

* اجازه دهید برگردیم به سال 88 و یک سؤال دیگر درباره شرایط آن زمان بپرسیم. اخیراً در مجلس مباحثی درباره مناظره‌های انتخاباتی مطرح شده است. جنابعالی به عنوان کسی که در این مناظره‌ها شرکت کرده بودید، درباره پخش مستقیم مناظرات از رسانه ملی چه نظری دارید و تجربه‌ای که داشتید چگونه بوده است؟ مناظرات مستقیم در انتخابات آتی چقدر مثبت است و چه اثرات منفی‌ای دارد؟

رضایی: انتخابات بدون مناظره، به نظر من یک انتخابات ناقصی است. دلیلش اینست که تریبون‌های یک طرفه، همه حقایق را نمی‌توانند روشن کنند. منت‌ها اشکالی که در مناظرات 88 بود، این بود که یک بار بیشتر انجام نشد. در دنیا معمولاً یک روال است و حداقل سه بار این اتفاق می‌افتد. همیشه مناظره‌ دوره اول احساسی است و زد و خورد در آنست ولی مناظرات دوم و سوم این به سمت عقلانیت می‌رود و به تعادل می‌رسد. ما در ایران مناظرات را ناقص اجرا کردیم. اگر مناظرات روی قاعده‌ خودش انجام می‌شد، شاید جریان فتنه شکل نمی‌گرفت و سرنوشت انتخابات طور دیگری می‌شد. ممکن بود سه قطبی بشود انتخابات. یک فضای دیگری در کشور به نظر من شکل می‌گرفت. بنابراین من مناظرات را برای انتخابات مفید می‌دانم.

* این سه، چه قطب‌هایی می‌شد؟

رضایی: روشن است دیگر!

 

* برای انتخابات آتی فکر می‌کنید اگر هم جریان فتنه و هم جریان انحراف حذف شوند، در میزان مشارکت مردم تاثیری دارد؟ یعنی اینکه لیدرهای جریان فتنه و انحراف به دلیل رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان نتوانند نامزد شوند، در بحث مشارکت اثر منفی دارد یا نه؟

رضایی: بالاخره انتخابات رقابتی است که باید داشته باشیم.

* رقابت با چه کسی داشته باشیم؟

رضایی: رقابت با فقر و بیکاری و مشکلاتی که در کشور داریم. معلوم نیست آن نفری که ما می‌خواهیم بیاوریم جلو، واقعاً بتواند مشکلات اساسی جامعه را حل کند.

* یعنی وقتی فتنه و انحرافی باشد و بتواند مشکل آن را حل کند، نظام باید پذیرش کند و قبولش کند؟

رضایی: اگر می توانستند که کشور به وضع فعلی نمی‌افتاد اگر آن دو جریان نباشد و از خود اصولگرایی هم یک نفر باشد، این صورت مساله مردم‌سالاری دینی را پاک می‌کند. پس ما باید رقابت را داشته باشیم، اما رقابت برای چه؟ نه برای اینکه اصولگراها با هم رقابت کنند برای اینکه بهترین طرح برای حل مشکلات کشور از بین این رقابت شکل بگیرد. بنابراین رقابت باید باشد و جاذبه‌ی فراوانی هم دارد، اما چه کسی گفته رقابت فقط یعنی چپ و راست؟ چه کسی گفته رقابت در مردم‌سالاری دینی بین جناح‌هاست؟ در غرب بین جناح‌هاست ولی اینجا می‌توانند اصولگرایان باشند و رقابت جدی هم صورت بگیرد اما رقابت برای رفع مشکلات جدی مردم، برای مشکل بیکاری، مشکل گرانی. این چه اشکال دارد این بشود رقابت. چه کسی بهترین طرح را می‌تواند برای حل این مشکلات بدهد؟ این می‌شود رقابت. نه رقابتی از جنس رقابت بین جناح. به نظر من اگر اصلاح‌طلب و جریان انحرافی نباشد باز رقابت به طور جدی می‌تواند در انتخابات شکل بگیرد.

* الان یعنی آقای موسوی یا کروبی بیاید یک طرح اقتصادی بدهد، برای برون‌رفت از وضعیت تحریم اقتصادی، آیا نظام باید این افراد را قبول کند؟

رضایی: آقا فرمودند، آنهایی که نمی‌توانند کشور را اداره کنند نیایند و اینهایی که می‌آیند، بتوانند کشور را اداره کنند. معلوم است که رهبری منظورش این نیست که آنهایی که شما گفتید بیایند. ما الان بحث‌مان روی توانایی اداره‌ی کشور است.

**شکل‌گیری جریان سوم در انتخابات

* شما فرمودید رقابت صرفاً بین دو جناح نباشد؛ اینجا تاکیدتان این است که جریان سومی شکل بگیرد؟

رضایی:البته جریان سوم هم می‌خواهد شکل بگیرد، منتها من معتقدم ما از بحث‌های جناحی داریم خارج می‌شویم یعنی 8 سال آینده، سال‌های پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است نه سال‌های پیروزی یک جناح. چه اول و دوم باشد و چه جریان سوم. یعنی سال‌های آینده ما وارد یک دوره‌ی جدیدی از فضای سیاسی کشور می‌شویم که ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی باید اینها را پیروز بکند. البته راه سوم بهتر است گفته شود.

* و با برنامه‌ها..

رضایی: قطعاً! منظور اینکه برنامه مبنای کارها قرار گیرد.

* آقای دکتر! شما چه برنامه‌هایی در دستور کار قرار و ارائه داده اید؟

رضایی: حالا به وقت خودش این برنامه‌ها را اعلام می‌کنیم.

* اگر بخواهید هیئت 400 نفره تشکیل شود که شما برنامه‌تان را به آنها بدهید از چه کسانی باید تشکیل شود که شما آنها را قبول داشته باشید؟ تا آنها بتوانند خوب برنامه‌ها را پیش ببرند؟

رضایی: من پیشنهادم این است که صد تا از اساتید حوزه‌ی علمیه باشد، صد تا از دانشگاهیان و اساتید درجه اول دانشگاه کشور باشد، صد تا از نمایندگان مجلس و صد تا از کارشناسان برجسته‌ی دولتی باشد که اینها از وجوه مختلف واقعاً بتوانند نظر بدهند و نامزد ها را به چالش بکشانند. یعنی کسانی که می‌خواهند کاندیدا بشوند در مقابل این 400 نفر سوالات

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: مهدی آئین پرست ׀ تاریخ: شنبه 14 بهمن 1391برچسب:انتخابات, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , saitroshangari.ir.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com