قبور عمار یاسر و اویس قرنی در اسارت وهابیون
در این میان مقام و بارگاه قبور حضرات «عمار بن یاسر» صحابی بزرگوار و شهید واقعه صفین،«اویس قرنی» تابعی بزرگوار و «أبی بن قیس النخعی» دیگر تابعی والامقام به اسارت وهابیون سیاه دل افتاد.
فرار علویها، شیعیان، مسیحیان و عشایر کرد از رقه
خانوادههایی از طایفه علوی، مسیحی، شیعی و حتی برخی از عشایر کردی مقیم این شهر، هراسان و با شتاب از ترس قتل عام و حمام خون طایفهگری القاعده فرار کرده و به دیگر شهرهای سوریه پناه برده و به خیل آوارگان این کشور پیوستند.
اهالی و ساکنان این شهر به خوبی آگاه شده که افراد و رهبران گروه های مهاجم جاهل و با اساس تعالیم و آئین اسلام و حتی اندیشه اهل سنت در ستیز هستند و به روشنی دریافتند که هرجا القاعده و جبهه النصره میرود، خونریزی و ویرانگری به همراه دارد، گویا این شیوه رفتاری و تعامل با مردم، یک رویه و یک اصل اخلاقی است که نزد این گروههای تکفیری وهابی است.
طالبان شامی پلیس امر به معروف و نهی از منکر در رقه تشکیل دادهاند
ساکنانی که در این شهر مانده، مرعوب انتقام و خشونتهای «طالبان شامی» هستند. گروه های وهابی مسلح طی این ماه اخیر بر تمام ارکان زندگی و معیشتی اهالی این شهر مسلط شده و جاهلانه و بر اساس فتاوی شیوخ آلسعود امور مردم را اداره میکنند.
پلیسی که در این شهر و حومه ایجاد شده، شبیه شرطه امر به معروف و نهی از منکر آل سعود، می باشد و خشونت،خشک مقدسی و افراطگرایی اساس چیره یافته بر تعامل و گفتمان فرماندهان این شرطه می باشد.
راهاندازی دادگاه ویژه با آموزههای ابن تیمیه
دادگاهی که توسط فرماندهان گروه های وهابی (اغلب گروه های فعال در این شهر سوری نیستند)در این شهر دایر شده تا حدود زیادی شبیه دادگاه های طالبان افغانستان است که بر اساس فتاوی ابن تیمیه و دیگر مفتیهای جریانهای تکفیری، عمل و قضاوت میکند.
خشونت و شدت عمل و رفتار رهبران این گروههای افراطی حتی معارضان سیاسی و معارضان مسلح سوریه را نیز به وحشت انداخته و باعث عدم حضور و فعالیت گروه ها و سازمانهای معارض سوریه مانند «شورای ملی سوریه که در دوم اکتبر2011 در استانبول ساخته شده»و «ائتلاف ملی سوریه که در نوامبر2012 در دوحه پایه ریزی شده» در این منطقه شده است.
مرگ دموکراسی در رقه
این وضعیت نشانگر مرگ آینده دموکراسی به هر سبکی، هر مکتبی و هر شکلی میباشد و خود معارضان با چشمان خود دیدند که چگونه فرماندهان و مفتیهای این گروه های منافقانه و به نام شرع اسلامی و حکم الهی جانهای انسانهای بیگناه به مخاطره می اندازد و به پوشالیترین بهانه آدمها را سر میبرند و مثله میکنند.
مشکلات سلفیها و جبهه النصره در شهرهای اشغال شده
سلفیهای حاکم بر این شهر همانطوریکه خود معارضان و خبرنگاران خارجی گزارش میدهند، هم اکنون با انواع معضلات و چالشها روبرو ست. اعتراضهای مردمی به شیوه های گوناگونی پدید و آشکار میشود. معارضان سوریه تا این لحظه گزارش چند فقره تظاهرات و تحصن اهالی معترض ،دادند.
غارت و به سرقت بردن تأسیسات صنعت نفت و حتی فرآوردهای نفتی یکی از پدیده های روزمره بود. این شهر که به اصطلاح توسط سلفیهای خارجی جبهه النصره آزادشده، هر روز شاهد درگیری و منازعه میان گروه های جهادی بر سر جاه های نفتی و درآمد آن است و گاهی این خصومتها به آتش کشیدن چاههای نفتی پایان مییابد. تا اکنون حدود نه حلقه چاه نفت در این منطقه آسیب دیده و برخی از این جاه ها هنوز در آتش میسوزد.
برخی از اهالی این شهر میگویند که گروه جبهه النصره و لواء احرار الشام در اداره کردن این منطقه، بیشترین نقش داشته و تعامل و رفتار جریان لواء احرار الشام را ملایمتر از تعامل خشن جبهه النصره می دانند.
اخیراً اعلام شده که جبهه النصره امتدادی از القاعده در عراق است و جبهه النصره و نیز جریان دولت الاسلام در عراق بخشی و زنجیره ای از امتداد، هم هستند و بطور مشترک تحت عنوان دولت اسلامیه عراق و سوریه، فعالیت میکنند.
اداره برق و آب و کنترل بزرگترین سد خاورمیانه بدست احرار الشام
نهادهای برق و آب این شهر در پی سقوط این شهر به عهده احرار الشام گذاشته شده و هم اکنون تأسیسات برق، آب و سد رئیسی این شهر توسط جریان سلفی افراطگرای حاکم بر این شهر به تصرف، درآمده است.
تأسیسات یکی از بزرگترین سدهای منطقه خاورمیانه«سد الفرات» (40 کیلومتری جنوب غربی بلده الطبقة)که در زمان حکومت حافظ اسد و توسط روسها پایهگذاری شده هم اینک در تصرف گروه احرار الشام، میباشد.
گروههای تکفیری با توجه به تبعات منفی تجربه «تل ابیض» شهر و معبر مرزی استان رقه با ترکیه، دیگر این تجربه تلخ و زشت تکرار نمیکنند و غارتگری در رقه و حومه قدغن شد که مبادا اهالی این شهر در قبال این اقدام غیر انسانی و نامشروع عکس العمل شدیدی از خود نشان داده و علیه آنها شورش و قیام کنند.
علیرغم اینکه در نزد فرماندهان جبهه النصره و احرار الشام استعمال دخانیات و سیگار کشیدن به عنوان بدعت، حرام و شرعاً قدغن است ولی آنها بخوبی می دانند که اغلب جوانان سوریه به سیگار و دیگر مواد دخانیات اعتیاد دارند، لذا در اجرای مقررات تحریم سیگار و دخانیات تساهل به عمل آورده و همچنین زی و نحوه لباس «مدل سلفی طالبان» بر اهالی این شهر مرد و زن تحمیل نکردند.
برخی از جوانان به دلیل بیکاری و نبودن منبع ارتزاق برای خانواده مجبور به پیوستن به گروه های مسلح شده ولی این مردان اعتراف میکنند که هیچ نزدیکی و توافق فکری و عقیدتی با این گروهها و ایدئولوژی آن ندارند.
یکی از علل این امر عشیرهای بودن جهانبینی اغلب اهالی این منطقه است.حدود هشتاد در صد جمعیت بومی استان رقه،قبیلهای و از عشایر عرب منطقه رود فرات می باشند.