غربیها با سه کلید واژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر، افکار عمومی را اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند. 1 - امامت محوری 2 - امّت گرایی 3- عدالت گستری 4 و 5 - دوقطبی مستکبرین- مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود. 1-امامتمحوری : اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیاء شد. ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید امام خمینی، نشد! همه میگفتند؛ آیتا... خمینی. سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم؛استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟ خندهای کرد و گفت آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم. کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب ولایت فقیه امام بود. گفت آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم امام، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی امام قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم رهبر، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی "رهبر" به نفع ما و کلمهی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم "آیتا..."، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!
نظرات شما عزیزان:
|