به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «ژیل مونیه» خبرنگار 71 ساله فرانسوی و دبیرکل موسسه دوستی فرانسه و عراق که از مخالفان دخالتهای بیگانگان در جنوب غرب آسیا بوده است، روز یکشنبه (امروز) در نشست خبرگزاری «فارس» با موضوع «تحولات منطقه و نگاه غرب به مسلمانان» حاضر شد.
نشست مذکور با حضور خبرنگارانی از رسانههای مختلف از جمله خبرگزاری «دانا»، «تسنیم»، روزنامه «جوان»، بسیج رسانه و .....در سالن کنفرانس خبرگزاری فارس برگزار شد.
مونیه که خالق دو اثر به نامهای «راهنمای عراق» در سال 2000 و «جاسوسهای طلای سیاه» در سال 2009 بوده است، با مجله «آفریقا آسیا» همکاری دارد و مطالبی را نیز در وبلاگ «عراق-فرانسه» (actualite.com) منتشر میکند.
این روزنامهنگار فرانسوی معتقد است که رژیم صهیونیستی باید تمامی بمبهای هستهای خود را از بین ببرد و در بخش اول سخنان خود به بخشی از داستان زندگی خود اشاره کرد و گفت که پدرش از فعالان استقلال الجزایر بوده و در زمان ریاستجمهوری «فرانسوا میتران» از فرانسه اخراج شد.
*ژنرال دو گل گفته بود که ملت یهود به دنبال تسلط بر ملتهای دیگر هستند
وی مقالاتی در حمایت از مردم فلسطین، ویتنام و سیاهپوستان آمریکا منتشر کرده است و در کنفرانس خبری خود با خبرنگاران ایرانی بر اندیشهها و تفکر ژنرال «دوگل» اشاره کرد و گفت: دوگل کسی بود که سال 1967 یک کنفرانس خبری برگزار کرد و در آن بسیاری از سیاستهای اسرائیل را مورد انتقاد قرار داد و در آنجا اعلام کرد که ملت یهود به دنبال تسلط بر ملتهای دیگر هستند و میدانست همان فلسطینیهایی که از آنها بعنوان تروریست یاد می شود بعدها بعنوان مبارزین از آنها یاد میشود.
مونیه سپس ادامه داد که از همان زمان بود که فرانسه سیاستهای اقتصادی و حمایتی خود از اعراب را آغاز کرد و گفت: قبل از نشست خبری ژنرال دوگل، فرانسه به اسرائیل اجازه تأسیس نیروگاه هستهای را داد و بعد از این نشست بود که فرانسه به تأسیس نیروگاه هستهای عراق کمک کرد و از کشورهای خاورمیانه حمایت کرد.
این خبرنگار فرانسوی در سال 1990 که 9 تبعه فرانسوی در عراق گروگان گرفته شده بودند به بغداد رفت و در بین سالهای 1974 تا 2003 سفرهای زیادی به عراق داشته است.
وی در سال 2003 از جانب طرفداران اسرائیل، تهدید به مرگ میشود و نامه ای را دریافت میکند که همراه با گلولهای در پاکت نوشته شده بود:«بعدی با پست نمیآید.»
*در فرانسه وقتی منافع عدهای خاص در خطر باشد، اجازه حرف زدن نمیدهند
مونیه به داستان بازگشت خود با گروگانهای فرانسوی از بغداد اشاره کرد و گفت: زمانیکه در فرودگاه بودم یک پلیس به سمت من آمد و گفت که هماکنون دو انتخاب پیش رو دارید، یا میتوانی به سمت درب مقابل بروید که در آنجا بسیاری از تلویزیونهای بینالمللی منتظر شما هستند و ما آنجا فردی را گذاشتیم که فریاد میزند که شما نازی هستید. راهحل دیگری هم دارید و آن این است که به سمت درب پشتی بروید که در آنجا یک تاکسی منتظر شما است و از آنجا میتوانید به خانه خود بروید.
وی ادامه داد: من راهحل دوم را انتخاب کردم و به خانه رفتم. فردای آن روز یک نشست خبری در خانه خود برگزار کردم. ما میخواستیم نشستی را در شهر لیون فرانسه برگزار کنیم. فردی که قرار بود با او کنفرانس خبری برگزار کنم، دیدارهایی با امام خمینی داشت و زمانی که امام خمینی در نوفل لوشاتو بود، از طرف رئیسجمهور وقت فرانسه برای دیدار با او رفته بود. برای کنفرانس خبری آماده شده بودیم. اتاق پر از خبرنگار بود و زمانیکه میخواستیم نشست خبری را آغاز کنیم، پلیسهای مربوط به استانداری لیون، گروهی از الجزایریهای ساکن فرانسه را فرستادند، آنها درها را شکستند و مانع برگزاری نشست خبری شدند. فردای آن روز، روزنامهها نوشتند که یک گروه الجزایری به یک نشست خبری حمله کردند. اینگونه است که وقتی منافع افراد خاصی در فرانسه در معرض خطر قرار میگیرد با افرادبه این شیوه رفتار میشود.
*پیدایش داعش به زمان جنگ ایران و عراق بازمیگردد/اقدامات فداییان صدام همچون رفتارهای داعش بود
بخش مهمی از نشست خبری ژیل مونیه به تاریخچه پیدایش داعش اختصاص داشت. او اینگونه شروع کرد: داعش و پیدایش داعش به جنگ ایران و عراق و شکست ارتش عراق در مقابل ایران بازمیگردد. در همان زمان تحریمهای عراق، تفکر اسلامی (تکفیری) تقویت شد. در سال 1973 کمپین ایمان در عراق راه افتاد. فردی که رهبری این کمپین را برعهده داشت، «عزت الدوری» معاون صدام حسین بود و هماکنون نیز ریاست حزب بعث عراق را برعهده دارد که این حزب به صورت زیرزمینی فعالیت دارد. این کمپین مورد حمایت دولت بود.
وی به حمایت صدام حسین از تشکیل گروههای افراطی در عراق اشاره کرد و گفت: دولت عراق سعی می کرد که گروههای عراقی، تحت کنترل خود باشند. به نیروهای بعثی دستور داده شد برای آنکه خود را نشان دهند در مساجد نماز بخوانند. صدام حسین بر روی پرچم عراق، الله اکبر نوشت و سازمان فداییان صدام خلق شد که فعالیتهای این گروه بسیار شبیه به رفتارهای داعش است.
*ابوبکر البغدادی از دانشگاه بزرگ اسلامی بغداد بیرون آمد
مونیه در خصوص آغاز رشد و پیدایش داعش و ابوبکر البغدادی گفت: یک دانشگاه بزرگ اسلامی در بغداد به وجود آمد و ابوبکر بغدادی از همین دانشگاه بزرگ اسلامی بغداد بیرون آمد. بغدادی یک عراقی از شهر سامرا است و وارد القاعده زرقاوی شد. بعد از تحمیل تحریمهای عراق و بعد از جنگ دوم خلیجفارس، یک گروه کوچک القاعده در شمال کردستان عراق مستقر شدند که از افغانستان آمدند که توسط یک فرد اردنی به نام ابومصعب الزرقاوی رهبری می شدند.
وی اینگونه ادامه داد: امروز گفته میشود که داعش در کادر خود از بعثیهای عراق استفاده میکند. در زمان صدام، هر کس که میخواست در داخل و خارج عراق تحصیلات عالیه داشته باشد یا اینکه بتواند وارد ارتش عراق شود، حتماً میبایست وارد حزب بعث میشد، بنابراین بسیاری از افراد برای تأمین منافع خود وارد حزب بعث شدند.
مونیه تصریح کرد: وقتی رژیم صدام سقوط کرد، زمانیکه آمریکا ارتش عراق را نابود کرد، افراد ارتش بعث عراق تحت تأثیر کمپین ایمان قرار گرفتند و خیلی از آنها تحت تأثیر ایدئولوژی بعث قرار گرفتند و زمانی که مقاومت مقابل آمریکا شروع شد، بیشتر افراد بعثی وارد عمل شدند.
*جرج بوش القاعده را برجسته کرد تا بتواند به جنگ آمریکا در عراق ادامه دهد
این خبرنگار فرانسوی ادامه داد: از طرف دیگر، هر انفجاری که در عراق صورت میگرفت، آمریکا در رسانههای خود اعلام میکرد که القاعده مسئول آن بوده است و هیچ اشارهای به افراد مبارزی که مقابل آمریکا مقاومت میکردند، نمیشد زیرا اذهان عمومی مردم بعد از حادثه 11 سپتامبر به این سو بود که القاعده عامل این حمله بوده است و این مسئله به جرج بوش اجازه میداد که به مردم خود بگوید در عراق حضور دارد تا القاعده را از بین ببرد بنابراین القاعده به سازمانی در عراق تبدیل شد که از محبوبیت برخوردار شد زیرا آمریکا در رسانههای خود اعلام میکرد که این گروه مقابل آمریکا ایستاده و با این کشور مقابله میکند.
*آمریکا درباره بیاطلاع بودن از هویت ابوبکر البغدادی دروغ گفت/اردوگاه «بوکا» آمریکا در عراق مدرسه پرورش داعش بود
مونیه سپس تأکید کرد: بنابراین جوانها در مقایسه با دیگر گروههای مقاومت در عراق، به سمت القاعده گرایش پیدا کردند. آمریکاییها وقتی به عراق رفتند، افراد زیادی را دستگیر کردند. برخی از این افراد تنها به واسطه آنکه اسم آنها فاش شده بود، دستگیر شدند و ممکن بود بعضی از آنها هیچ فعالیتی هم نداشته باشند. یکی از اردوگاههای اصلی که افراد دستگیر شده در آنجا منتقل شده بودند، اردوگاه «بوکا» نام داشت که در نزدیکی بصره بود. حدود 15 هزار نفر در آنجا محبوس شده بودند که ابوبکر بغدادی هم در بین این زندانیان بود که توسط نیروهای آمریکایی در شمال این کشور دستگیر شده بود.
این خبرنگار فرانسوی گفت: سالهای سال بغدادی در این اردوگاه بود و با بسیاری از افسران عراقی که بازداشت بودند ارتباط داشت. بنابراین اردوگاه آمریکا در عراق اردوگاه پرورش داعش بود. در واقع مدرسه داعش بود. خیلی از افسرانی که در اردوگاه آمریکا بودند، از اعضای القاعده افغانستان بودند که به عراق آمده بودند.
*ظهور تکفیریها در سال 2004 در کتاب «مدیریت توحش در افغانستان» پیشبینی شده بود
وی سپس به کتابی اشاره کرد که توسط گروهی از جهادیهای افغانستان در سال 2004 نوشته شده بود و «مدیریت توحش در افغانستان» نام داشت. این کتاب توسط مدرسه «وست پوینت» ترجمه شده بود.
ژیل مونیه در توضیح این کتاب گفت: در کتاب مدیریت توحش، گروههای تکفیری توضیح میدهند که چطور به دنبال خلق یک سازمان تروریستی هستند و چه طور باید این ترور را رسانهای کنند. در حالیکه آمریکا بسیاری از جنایات خود در عراق را مخفی میکرد، جهادیها به دنبال انجام عکس این عمل بودند. همانطور که میبینید آنها وقتی کسی را سر میبرند، فیلم آن را در یوتیوب قرار میدهند.
این خبرنگار فرانسوی گفت: تمامی توحشی که در موصل و دیگر شهرهای عراق توسط داعش شاهد آن هستیم در این کتاب مورد اشاره قرار گرفته است. این کتاب به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است اما هیچ خبرنگاری به این کتاب اشاره نکرده بود و در یک محیط کوچک باقی مانده بود. این کتاب که در سال 2004 نوشته شده است، هماکنون مورد توجه قرار گرفته و بسیاری به دنبال خواندن آن هستند.
وی ادامه داد: زندانیانی که در اردوگاه «بوکا» آمریکا حبس بودند به طور مداوم تحت بازجویی قرار میگرفتند و از آنها عکس گرفته میشد و اثر انگشت و عکس مردمک چشم ثبت میشود و زندانیان به طور مداوم شنود میشدند. زمانیکه برای اولین بار اسم ابوبکر بغدادی آمد، گفته شد فقط دو عکس از او وجود دارد اما این در حالی است که فیلم و صداهای زیادی از او در اختیار داشتند.
مونیه گفت: آمریکا همان زمان که قصد داشت این اردوگاه را تحویل دولت عراق دهد، ابوبکر بغدادی را آزاد کرد و دولت عراق هم علیرغم آنکه میتوانست همچنان او را محبوس نگه دارد، او را رها کرد.
*غرب به دنبال نفت در خاورمیانه است
وی در پایان سخنان خود گفت: سوالی که برای من ایجاد شده این است که چه طور میشود، 400 نیروی جهادی در ژوئن 2014 به موصل میرسند اما 6 هزار نیروی عراقی عرصه را خالی کردند. در تاریخ نظامی دنیا چنین اتفاقی نیفتاده است. در رمادی نیز 500 جهادی رسیدند اما 6 هزار نیروی نظامی عرصه را خالی کردند و تمام سلاح خود را آنجا برای داعش گذاشتند. مشخص نیست که چه کسی این دستور را به نیروها داد که عرصه را خالی کنند. سوالی که وجود دارد این است که چه کسی است این امور را رهبری میکند؟ عراق، آمریکا یا خائنینی که علیه دولت مرکزی فعالیت میکنند. من نگرانی ایران را درک میکنم که از این قضیه نگران باشد زیرا همسایه عراق است و جمعیت زیادی شیعه در عراق وجود دارد. غرب متأسفانه از داعش حمایت میکند. غرب آنچیزی که تحت عنوان داعش امروز است را نمیخواهند. پشت همه اینها نفت است که برای غرب اهمیت دارد. صدها سال است که غربیها به دنبال نفت منطقه هستند، خواه نفت ایران باشد یا عراق.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در خصوص علت کنارهگیری ارتش عراق برای مقابله با داعش در موصل گفت: در موصل و رمادی یک افسر عراقی بود که این دستور را داد، حتی وزیر دفاع عراق گفت که در حال تحقیق هستند که بفهمند چه کسی دستور عقبنشینی نظامیان را داد. مسئله اینجاست که وقتی وزیر دفاع نداند چه کسی چنین دستوری را داده است، باید استعفا بدهد. هیچ کس علت عقبنشینی علیرغم آنکه سلاح و نیرو داشتند را نمیداند. 6 هزار نیروی نظامی با تجهیزات در مقابل 400 نیروی جهادی، آنها میتوانستند روزهای زیادی در مقابل آنها مقاومت کنند.
*عزت الدوری به دنبال تشکیل دولت موقت در عراق بود اما داعش مانع شد
مونیه در پاسخ به سوالی درباره پیدایش داعش گفت: پایه فکری پیدایش داعش در جامعه وجود داشت. بعد از سقوط موصل، مقالهای به نام انتقام دیروقت صدام نوشتم. زمانی که جهادیها موصل را گرفتند، طرفداران عزت الدوری عکس صدام را بالا بردند. عزت الدوری به دنبال تشکیل دولت موقت عراق بود. اعضای داعش عکسهای صدام را پایین کشیدند و عزت الدوری دوباره وارد فعالیتهای زیرزمینی خود شد.
*آمریکاییها نفت داعش را خریداری میکنند
وی ادامه داد: زمانیکه حکومت عثمانی سقوط کرد و زمانیکه فرانسه و انگلستان مرزهایی را تشکیل دادند، در این میان حکومتهایی شکل گرفت که یک عده در حمایت از فرانسه و انگلیس بودند وعدهای هم مخالف این دو کشور بودند. آمریکا هماکنون به دنبال تغییر دادن مرزهای خاورمیانه است. غرب میگوید شاید الان داعش علیه ما است اما به هرحال یک روز دولتی را روی کار میآورد که منافع آنها را دنبال میکند. چه کسی است که نفت داعش را خریداری میکند؟ آمریکایی ها هستند که این نفت را خریداری میکنند.
*ائتلاف بینالمللی علیه داعش قطعاً یک بازی است/غرب به دنبال سرنگونی نظام ایران است
این خبرنگار فرانسوی درباره راهبرد ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا علیه داعش گفت: ائتلاف بینالمللی علیه داعش قطعاً یک بازی است. اگر گاهی بمباران هم میکنند، بمبها روی غیرنظامیان ریخته میشود، شاید یکسری جهادیها هم کشته شوند اما نتیجه نهایی خوب نیست. غرب تنها به دنبال منافع امپریالیستی خود است، همانطور که به دنبال سرنگونی نظام ایران هستند. خاورمیانه منطقهای است که برای غرب دارای ارزش است. زمانی که از مرزهای ایران صحبت به میان می آید، برخی به دنبال تجزیه ایران و تقسیم شدن این کشور به حکومتهای کوچک هستند.
وی در خصوص هدف اصلی غرب از مذاکره با ایران گفت: غرب همیشه به دنبال سرنگونی نظام ایران است. امروز بحث هستهای را مطرح میکنند و روز دیگر یک بحث دیگر را مطرح میکنند اما هدف اصلی آنها سرنگونی نظام ایران است.
*امروز ظاهراً در مذاکرات هستهای آمریکا پلیس خوب و فرانسه پلیس بد است اما هدف اصلی سرنگونی نظام ایران است
مونیه تصریح کرد: بعد از جنگ دوم خلیج، آمریکایی ها بودند که حمله میکردند و فرانسوی ها بودند که به دنبال لغو تحریمها بودند. در سازمان ملل اعلام کرد که با حمله آمریکا به عراق مخالفت میکند. وقتی حمله به عراق انجام شد، فرانسه در سازمان ملل از این حمله حمایت کرد. همانند فیلمهای آمریکایی که همیشه در آن یک پلیس خوب وجود دارد و یک پلیس بد وجود دارد، هماکنون همینطور است. امروز در ایران بازی برعکس است. آمریکاییها این حس را القا میکنند که به دنبال مذاکره است ولی فرانسه موضع سختتری پیش گرفته است. در اینجا فرانسه پلیس بد است. واقعیت این است که در جلسات داخلی شان، اهداف نهایی سرنگونی نظام ایران است.
*غرب تمایلی به یک کشور مستقل همچون ایران ندارد/نباید به لغو تحریمها خوشبین بود
وی در پایان گفت: بسیاری گمان میکنند که از دید راهبردی، جنگ بزرگتر تا 20 سال آینده علیه چین خواهد بود. آنها هیچ علاقهای به یک کشور مستقل مثل ایران ندارند. فکر نمیکنم که همه تحریمها علیه ایران برداشته شود. همیشه توجیهی برای حفظ تحریمها یا طولانی کردن لغو تحریمها و اضافه کردن تحریمها وجود دارد و به همین دلیل به لغو تحریمها نباید امید داشت.
نظرات شما عزیزان:
|